1035 المغازى- به نقل از عاصم بن عمر بن قتاده و عبد الجبّار بن عماره-: چون سپاهيان [اسلام و كفر] در موته رو به رو شدند، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر منبر نشست و موانع
[1]. پدر او، ابو عامر معروف به راهب بود. وى از انصار قبيله اوس است كه بر خلاف پدرش اسلام آورد. در جنگ احُد شركت كرد و به شهادت رسيد. و چون جُنُب بود، پيامبر صلى الله عليه و آله در باره او فرمود:« ملائكه او را غسل مىدهند». از اين رو، به« غسيل الملائكه» معروف شد.
[2]. زيد، فرزند حارثة بن شراحيل و مادرش سعدى دختر ثعلبه است. در ديدارى كه مادرش از قوم خود( بنى معن از قبيله طى) داشت، بر اثر نزاعى كه بين دو قبيله بنى معن و بنى يقين ايجاد شد، زيد را به بازار عكّاظ بردند و حكيم بن حزام، او را براى عمّه خود، خديجه دختر خويلد، خريدارى كرد و وقتى خديجه با پيامبر صلى الله عليه و آله ازدواج كرد، او را به پيامبر صلى الله عليه و آله بخشيد و او بعداً زندگى در كنار پيامبر صلى الله عليه و آله را براى خود انتخاب كرد و لقب« حبّ رسول اللَّه» گرفت.
وى از اوّلين كسانى بود كه اسلام آوردند و آن قدر با پيامبر صلى الله عليه و آله مأنوس بود كه مردم، او را زيد بن محمّد مىگفتند، تا اين كه آيه:
« پسران را به نام پدران[ اصلى] آنها بخوانيد كه اين، نزد خدا، منصفانهتر است»( احزاب: آيه 5) نازل شد و مسلمانان، او را دوباره زيد بن حارثه گفتند. او ده سال از پيامبر صلى الله عليه و آله كوچكتر بود و در تمام سريههايى كه اعزام مىشد، فرماندهى را به عهده داشت. او در جنگهاى صدر اسلام، شركت داشت و در تيراندازى، ماهر بود. در سال هشتم هجرى در جنگ موته به عنوان فرمانده از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله تعيين شد و در حالى كه 55 سال داشت، به شهادت رسيد.
نام کتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 683