responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 292

برخاسته و اساس شفاعت را نشانه رفته‌اند‌. شايد اگر ما نيز تنها همين روايات را مشاهده کنيم، آنها را برنتابيم و هم‌صدا با آنان بگوييم: چگونه کسي که به يتيمي ستم کرده و يا اموال مسلمانان را به تاراج برده است، شفاعت شود؟ پاسخ، همان پرهيز از ردّ زودهنگام و ادامه دادن مسير پژوهش براي گردآوري روايات ديگر و يافتن قيدها و تخصيصها است. روايت زير، روايات پيشين را تخصيص مي‌زند و آنها را پذيرفتني مي‌کند. پيامبر خدا در اين روايت مي‌فرمايد: وَأَمَّا شَفَاعَتِي فَهِيَ لِأَصْحَابِ الْكَبَائِرِ، مَا خَلَا أَهْلَ الشِّرْكِ وَالظُّلْمِ. [1] شفاعت من براي مرتکبان گناه کبيره به جز شرک‌ورزان و ستمگران است. روشن است که يغما‌گران اموال مردم و به ويژه يتيمان از ستمگران به شمار مي‌روند و بر اين پايه، شفاعت مرز محدودتري مي‌يابد و اشکالي متوجه آن نمي‌شود. گفتني است شفاعت مرزهاي ديگري دارد و محرومان از شفاعت منحصر به اين دسته نيستند. [2]

تمايلات پژوهشگر

يکى از عوامل مؤثر در نقدهاى نادرست، انگيزه ها و تمايلات درونى ناقد است. گاه ناقد حديث براى رسيدن به مقصود از پيش تعيين‌شده به اشکال‌تراشى در حديثى مى پردازد و براى کنار نهادن حديث يا احاديث ناهمسو با مقصود خود، به خرده گيرى سندى و دلالى روى مي‌آورد. چنين کسي در بند تخيلات و اوهام خويش است و توان درک متعارف و درست حديث را ندارد و نتيجه‌اي که از حديث مي‌گيرد با معناى حديث متفاوت مى شود. در طول تاريخ حديث، سوء استفاده‌هاي فراواني از حديث شده است؛ منفعت‌پرستان، در هر جا که به نفع خود ديده و توانسته اند، حديث را به گونه دلخواه خود تفسير کرده و به تحريف لفظى و معنوى آن دست يازيده اند و در آنجا که نتوانسته‌اند نيز با خرده گيرى و وارد


[1] الأمالي، صدوق، ص 261؛ الخصال، ص 35.

[2] ر.ک: ميزان الحکمه، عنوان «الشفاعه»، ابواب «شروط الشفاعه» و «المحرومون من الشفاعه».

نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست