نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 269
معرض تصديق يکديگر، که در معرض تکذيب و کوبيدن هم، قرار ميگيرند و در اين ميان، ممکن است تفسير به رأي نيز اتفاق بيفتد و آيات قرآن براي اثبات مطلوب خود و نه افهام مقصود خدا، به کار گرفته شوند. اين اتفاق، در جريان استدلال به آيه وَالله خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ[1] نيز به وقوع پيوسته است. برخي از جبرگرايان، با انتزاع و جدا ساختن اين آيه از جاي خود، بدان تمسّک کرده و چنين گفتهاند که: «خداوند، خالق اعمال و کارهاي ما است و ما اختياري نداريم». اين در حالي است که عبارت يادشده، سخن حضرت ابراهيم عليه السلام خطاب به بتپرستاني است که آنچه را خود ميساختند و محصول کار خودشان بود، ميپرستيدند. نگاهي ساده به آيات پس و پيش اين آيه، اين موضوع را روشن ميکند. [2]
نفاق
نمونه ديگر، مفهوم نفاق است. ماده «نَفَقَ» در لغت عرب، براي چند معنا به كار رفته و از آن جمله است: تمام و فنا شدن، و فرو رفتن و بر آمدن. از معناي نخست، استعمالهاي «نَفَقتِ الدابّةُ» به معناي تمام شدن عمر چهارپا، و «نَفَقَ نَفَقَةُ القومِ» به معناي تمام شدن زاد و توشه است.در معناي دوم، واژه هاي «نَفَقَ» به معناي تونل و راه زيرزميني، و «نافِقاء» در برابر «قاصِعاء»، به معناي يكي از دو سوراخ لانه موش صحرايي، به كار رفته اند. [3] برخي نيز احتمال داده اند كه اين معاني، به يکديگر باز مي گردند و يک ريشه دارند. [4]
[1] صافّات/ 96.[2] فَراغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَلا تَأْكُلُونَ * مَا لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ * فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ * فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ * قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ * وَاللهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ * قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ؛ صافّات/ 97 ـ 91.[3] العين، ج 5، ص 177؛ مختار الصّحاح، محمد بن عبدالقادر، ص 673؛ القاموس المحيط، ج 3، ص 286؛ تاج العروس، ج 13، ص 463.[4] معجم مقاييس اللغة، ج 5، ص 455 ـ 454.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 269