responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 263

استاد محمد تقي جعفري، شارح نهج البلاغه که ده ها سال در مكاتب فلسفي اسلام و شرق و غرب، غور کرده، در باره سخنان آن امير بيان، مي گويد: آن روز كه نهج البلاغة علي بن ابيطالب عليه السلام بي‌طرفانه و با دقّت بررسي شود، از تمامي مكتب‌هاي اجتماعي و اخلاقي و اقتصادي و فلسفي، بي نياز خواهيم شد. [1] براي درک بهتر اين نكته و نيز آگاهي از نقش كاوش‌هاي ادبي و لغوي در اين ميان، مي توانيد احاديثي را بررسي کنيد كه در تعريف جهل، نفاق، كفر و... صادر شده‌ و ويژگي‌هاي پنهان و نامأنوس جاهلان و منافقان را برنموده‌اند.

لايه‌هاي معنايي

پيشوايان ما، معاني قرآن را در احاديث خود بازخواني کرده‌اند. آنان الهام‌ها و اشراق‌هاي الهي را که بر دلشان تابيده بود، با آيينه کلامشان به مخاطبان فهيم خود باز تابيدند و از اين رو، برخي از سخنانشان به سان آيات قرآن، چندين لايه دارد. گاهي گذر از لايه رويين و استخراج لايه‌هاي زيرين اين سخنان، نياز به تأمّل و تتبّع فراوان دارد و تا اين دو محقّق نشوند، نمي‌توان به مقصود حقيقي و نهايي معصوم دست يافت. با ذکر دو نمونه، چند لايه بودن احاديث را بر مي‌رسيم.

نمونه‌ها

ضرب قرآن به قرآن

احاديث متعددي «ضرب قرآن به قرآن» را کاري ناپسند دانسته و آن را موجب کفر خوانده اند. در ابتدا متن و برداشت ساده‌اي را از اين مجموعه مي‌آوريم و سپس معاني ديگري ارائه مي‌کنيم که شايد بتوان آنها را مقصود حديث دانست. القاسم بن سليمان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال أبي عليه السلام: «ما ضَرَبَ رجلٌ القرآنَ بَعضَه بِبَعضٍ إلّا كَفَرَ». [2]


[1] شرح أصول الكافى، ج 3، ص 216.

[2] تعبيري از شيخ آقا بزرگ تهرانى؛ الذريعة، ج 4، ص 144، ذيل «ترجمه نهج البلاغه».

[3] از پيام امام خمينى به كنگره هزاره نهج البلاغه، رجب 1401 ق.

[4] نگاهى به على عليه السلام، علامه محمد تقي جعفري، ص 65.

[5] الكافي، ج 2، ص 632.

[6] شرح أصول الكافي، ملا محمّد صالح مازندراني، ج 11، ص 83.

[7] معاني الأخبار، ص 190.

[8] المَجازات النبوية، سيد رضي، ص 361.

[9] مُنية المريد، شهيد ثاني، ص 369، و براي آگاهي از تفسيرهاي مشابه، ر.ک: تفسير صافي، فيض کاشاني، ج 1، ص 35 و الحدائق الناضرة، ج 6، ص 355.

[10] بحار الانوار، ج 90، ص 3.

[11] ابوراشد نافع بن ازرق بصري، از شورشيان بر امام علي عليه السلام و رئيس أزارقه است. او ابتدا شاگرد ابن عباس بود و سپس به خوارج پيوست و پس از جنايت‌ها و خونريزي‌هاي بسيار، در روزگار حکومت زبيريان، در جنگ دولاب در نزديکي اهواز کشته شد؛ ر.ک: الاعلام، زرکلي، ج 7، ص 351، ش 169.

[12] ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 15، ص 687.

[13] براي مطالعه بيشتر ر.ک: مجلّه علوم حديث، شماره 44، «روايات ضرب قرآن به قرآن در ترازوي نقد»، بهروز يدالله پور.

[14] مسند احمد، ابن حنبل، ج 2، ص 185.

[15] احمد بن حنبل برخي را آورده است: خَرجَ رسولُ الله ذاتَ يومٍ والناسُ يتكلّمونَ في القَدَرِ؛ قال ـ وكأنَّما فَقَأ في وجهِه حَبَّ الرُّمّانِ مِن الغَضَبِ ـ ، قال فَقال لَهم: «ما لَكُم تَضربُونَ كتابَ اللهِ بعضَه بِبعضٍ؟! بِهذا هَلَكَ مَن كانَ قبلَكم»؛ روزي پيامبر خدا از خانه خارج شد، ديد گروهي در باره قَدَر گفت‌وگو مي‌کنند. پيامبر ـ که گويي از شدّت غضب، دانه انار در چهره‌اش فشرده‌ بودند ـ ، سخن گفت و به آنان فرمود: «چرا با پاره‌اي از آيات، آياتي ديگر را کنار مي‌زنيد؟! آنان که پيش از شما بودند، به همين سبب نابود شدند»؛ همان، ص 178؛ و نيز إنَّ نَفَراً كانوا جُلوساًإ بِبابِ النبيِّ فقالَ بعضُهم: ألَم يقُلِ اللهُ كذا وكذا، وقال بعضُهم: ألم يقل الله كذا وكذا. فَسَمِعَ ذلك رسولُ اللهِ فَخَرَجَ كأنما فُقِئَ في وجهِه حَبُّ الرُمّانِ، فقالَ: «بِهذا أمِرتم أو بِهذا بُعثتُم أن تَضربوا كتابَ الله بَعضَه بِبعضٍ؟! إنّما ضَلَّتِ الأممُ قبلَكم في مِثلِ هذا إنّكم لستُم في شيء. انظروا الَّذى أمرتم به، فاعلَمُوا به والذى نُهيتُم عنه فانتَهوا»؛ همان، ص 195.

[16] ر.ک: مسند احمد، ابن حنبل، ج 2، ص 196؛ کتاب السنّة، عمرو بن ابي ‌عاصم، ص 177.

[17] عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن الحسن بن علي الوشّاء، عن أبان الأحمر، عن زياد بن أبي رجاء، عن أبي جعفر عليه السلام قال: «ما عَلِمتُم فَقُولوا، وما لَمْ تَعلمُوا فَقُولوا: اللهُ أعلمُ. إنَّ الرجلَ لَينتَزِعُ الآيةَ مِن القرآنِ يخِرُّ فيها أبعدَ ما بينَ السَّماءِ والأرضِ»؛ الکافي، ج 1، ص 42.

[18] صافّات/ 96.

[19] فَراغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَلا تَأْكُلُونَ * مَا لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ * فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ * فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ * قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ * وَاللهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ * قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ؛ صافّات/ 97 ـ 91.

نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 263
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست