نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 188
ابواب مزيد فيه
از نكات قابل توجه در اين ميان، توجه به تغيير غالبى معناي يک مادّه، پس از رفتن به باب هاى ثلاثى مزيد و يا رُباعى مزيد است ـ مانند: «طَهُرَ» و «طَهَّرَ» يا «دَحْرَجَ» و «تَدَحْرَجَ» ـ؛ ولي چون محلّ بحث آن، در علم صرف و ادب است، به تأثيرات آن نمى پردازيم و تنها به اين نكته بسنده مى كنيم كه به علّت وجود برخى هيئت هاى متشابه در باب مجرّد و مزيد، توجه به سازگارىِ معناى حاصل از هيئت انتخاب شده و بقيه جمله، ضرورى است. رعايت اين مسئله در نسخه هاى خطّى قديمى ـ كه بيش ترشان اعراب و تشديد ندارند ـ ، مهم تر است. [1]
راه حلّ آسيب
براي تعيين معناي مقصود از هر واژه چندمعنايي و دريافتن اينکه در کدام مفهومِ به کار رفته است، دو راه وجود دارد: بررسي بافت درونْْزباني و بافت بيرونْْزباني. در بافت درونْ زباني، با استفاده از قرائن سياقي و آنچه در لابه لاي کلام و در کنار واژه چندمعنايي وجود دارد، يکي از چند معناي احتمالي آن را تعيين ميکنيم؛ يعني هر يک از معانى متفاوت واژه را در جمله مينهيم و معناهاي حاصل را که از همنشينى با بقيه جمله به دست خواهد آمد، با يکديگر ميسنجيم. در روش دوّم، همين کار را با يافتن اسباب صدور حديث و قرينههاي منفصل و احاديث مشابه و هم مضمون، به انجام ميرسانيم. گفتني است اين دو روش را ميتوان ـ و بلکه بهتر است که ـ با هم به کار برد و مکمّل يکديگر شمرد؛ به ويژه در جايي که کاربرد يک روش، به تعيين نهايي و قطعي نينجامد.
چکيده
برخي از الفاظ زبان عربى، مانند بسيارى از زبانها، چند معنا دارند. اين واژهها گاه فهم متن را دشوار مي کنند و گاه زمينه شکل گيري فهمي نادرست از حديث را فراهم مي آورند.
[1] مانند «تنزّل» كه افزون بر ماضى باب «تفعّل»، هم مضارع مؤنّث آن مى تواند باشد ـ به اين صورت كه در اصل، «تَتَنَزَّلُ» بوده كه «تاء» اوّل به جهت سنگينى، افتاده است ـ و هم صيغه مضارع مؤنّث باب تفعيل؛ يعنى «تُنَزِّلُ» بوده باشد.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 188