نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 163
سرِ هوا و هوس، برخى احاديث را ناديده بگيريم. تتبّع ناقص، زمينه فهم احاديث نايافته را از ما مىگيرد و نميتوانيم آنها را در کنار احاديث يافت شده بگذاريم و مفهومشان را در آنچه يافتهايم دخالت دهيم؛ در حالى كه ممكن است آنچه بدان دسترسي پيدا نكردهايم، قيدى مهم براى احاديث در دسترس باشد. در هر زمان، چه در گذشته و چه در روزگار كنونى، با اين مسئله رو به رو بودهايم كه برخي از احكام، تنها با توجّه به احاديث خاصي صادر شدهاند و سپس با دستيابي به احاديث ديگري که مرتبط به آن موضوع بوده است، آن احکام، از ميان رفته و يا تغيير كردهاند. [1] اين اتّفاق، در مسائل اخلاقى نيز مشاهده ميشود. نيافتن احاديث مرتبط و حتّى متعارض، در نتيجهگيرى عملى ما تأثير داشته و براي نمونه، افرادى را كاملاً ساكت و خاموش کرده و يا به عکس، بسيار پر شر و شور ساخته است؛ زيرا همه احاديث مطلق و مقيّد در موضوع حُزن، سكوت، سُرور و ديگر موضوعات مرتبط و متقابل، مانند فرح، مزاح و كلام را نديدهاند.
نمونه
در حوزه معارف ديني نيز آسيب تتبّع ناقص، مشاهده ميشود. شايد حديث «هل الدّينُ إلَّا الحُبُّ؛ آيا دين، چيزي جز محبّت است؟!» را شنيده و خوانده باشيد. [2] از «محبّت» در اين حديث مشهور، دو برداشت شده است: برداشت اوّل، مقصود از
[1] ر.ک: الحدائق الناضرة، ج 19، ص 128. به طور كلّى، پس از تأليف وسائل الشيعة ـ كه يک گردآورى بزرگ از روايات فقهى شيعه با دستهبندىاي دقيق و کارآمد بوده است ـ ، فقيهان، به مدد آن، بر برخي از احکام گذشتگان، خدشه وارد کردهاند.[2] ر.ک: الخصال، ص 21، باب «الدّين هو الحُبّ»: «حدثنا أبي ـ رضي الله عنه ـ قال: حدّثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن محمّد بن حمران، عن سعيد بن يسار، قال: قال لي أبو عبد الله عليه السلام: هل الدين إلا الحبّ؟ إن الله ـ عزّ وجلّ ـ يقول: قل إن كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله.[3] الكافي، ج 8، ص 79 و 80.[4] الأمالي، طوسي، ص 621.[5] دعائم الإسلام، ج 1، ص 72.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 163