نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 142
آري! پوشاندن هاله قداست حديث بر باورهاي نادرستي مانند جبر، حتميّت سرنوشت، و فضيلت شام و اُمَويان، سبب شد تا نقد و ردّ آنها، نه تنها آسان نباشد که بدعت نيز شمرده شود.
آسيبهاي دروني
وضع، در حوزه داخلي حديث نيز زيانهايي را پديد آورد. واضعاني که احاديثي را به نفع خود و مطابق با خواست خويش در لا به لاي کتب حديث گنجاندند، تا چند دهه، سبب بياعتمادي به برخي دستنوشته هاي حديثي شدند؛ زيرا مانند آنچه در آسيبهاي تقيه بيان کرديم، علم اجمالي به وجود چنين احاديثي و ناشناخته بودن آنها، محدّثان را وادار ميکرد که پيش از جداسازي سره از ناسره، و شناسايي واضعان و تأييد مشايخ حديث، از نقل احاديث هر کتاب حديثياي که به دستشان رسيده است، خودداري کنند. گفتني است اين حالت، نزد فرقه هاي گوناگون، يکسان نبوده و وضع در حيطه احاديث منتسب به امامان، بسي کم تر از حيطه روايات مستند به صحابيان و تابعيان بوده است. به ديگر سخن، تخريبِ ارزش هاي مبتني بر حديث و شکل گيري جوّ بياعتمادي به گذرگاه نقل حديث ـ که در دهههاي اخير، به وسيله مستشرقاني، مانند گلدزيهر و شاخت مطرح شده ـ ، بيشتر مربوط به دستنوشته هاي کاتبان و مؤلّفان غير مرتبط با امامان و اندکْ نوشته هاي غاليانِ طردشده به وسيله امامان است. آسيب ديگرِ پديده نامبارک وضع حديث، زمينهسازي براي حمله به احاديث صحيح است. برخي محدّثان سودجو و فرقهپرست، براي اثبات ادّعاهاي خود، احاديث صحيح و حتّي متواتر ديگر فرقه ها را موضوع خوانده، از گردونه استدلال، خارج کرده اند. آنان، با بزرگنمايي بيش از اندازه پديده وضع حديث، آن را حربه اي براي رويارويي با دشمنان خود ساختند و هر جا که پاي چوبينِ استدلالشان از رفتن باز مي مانْد، احاديث مورد استنادِ طرف مقابل را جعلي ميخواندند.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 142