نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 129
حرام است. [1] براي آگاهي از اينکه آيا امام، از آگاهي پيشين مخاطب استفاده کرده و او را به حکم دانستهاي ارجاع داده؛ يا اينکه سخن امام، گونهاي قياس اولويت است و يا اساساً معناى ديگرى دارد، بايد به کتب فقه مراجعه کرد. نمونه سوم: نمونه بعدي، در باره «مذي» است که بيشتر به هنگام ملاعبه با همسر و تحريکات جنسي خفيف، از مرد خارج ميشود. فقيهان شيعه اين مايع بيرنگ را به مني که سفيد و نجس است، ملحق نميکنند و خروج آن را ناقض وضو نميشمرند. [2] اين نکته از ديرباز، نزد شيعه پذيرفتهشده و معلوم بوده است؛ اما رواياتي دالّ بر استحباب وضو پس از خروج مذي نيز مطرح بوده که به احتمال فراوان، موجب شده يعقوب بن يقطين، از امام کاظم عليه السلام، در باره وظيفه شخصى که در حال نماز، از او مَذْى خارج مى شود، چنين بپرسد: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام عَنِ الرَّجُلِ يُمْذِي وَهُوَ فِي الصَّلَاةِ؛ مِنْ شَهْوَةٍ أَوْ مِنْ غَيْرِ شَهْوَةٍ؟ قَالَ: «الـْمَذْيُ مِنْهُ الْوُضُوءُ». [3] اگر پاسخ امام را به گونه خبرى معنا کنيم، نتيجه اش ناقض بودن مذى نسبت به وضو است. اما از آنجا که اين برداشت، با روايات و فتاوى مشهور شيعه متعارض است، شيخ طوسى مى گويد: قَوْلُهُ: «الْمَذْيُ مِنْهُ الْوُضُوءُ»، يُمْكِنُ حَمْلُهُ عَلَى التَّعَجُّبِ مِنْهُ فَكَأنَّهُ مِنْ شُهْرَتِهِ وَظُهُورِهِ فِي تَرْكِ إِعَادَةِ الْوُضُوءِ مِنْهُ، قَالَ: هَذَا شَيْ ءٌ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟! [4] مى توان جمله را تعجّبى و نه اخبارى دانست. گويى که به دليل شهرت مسئله ـ که
[1] الاستبصار، ج 2، ص 188.[2] اين نظر، مستند به رواياتي مانند نقل محمّد بن مسلم از امام صادق عليه السلام است: «إِنْ سَالَ مِنْ ذَكَرِكَ شَيْ ءٌ مِنْ مَذْيٍ أوْ وَدْيٍ فَلَا تَغْسِلْهُ وَلَا تَقْطَعْ لَهُ الصَّلَاةَ وَلا تَنْقُضْ لَهُ الْوُضُوءَ إِنَّمَا ذَلِكَ بِمَنْزِلَةِ النُّخَامَةِ وَكُلُّ شَيْ ءٍ خَرَجَ مِنْكَ بَعْدَ الْوُضُوءِ فَإِنَّهُ مِنَ الْحَبَائِلِ»؛ تهذيب الأحكام، ج 1، ص 21، ح 52.[3] الاستبصار، ج 1، ص 95، ح 16. [4] همان.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 129