نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 124
14. آهنگ سخن
زمينه آسيب
ما به گاه سخن گفتن، واجهاي [1] صدادار و بيصدا را ترکيب ميکنيم تا بتوانيم تکواژ، [2] واژه و جمله بسازيم و بدين وسيله، مقصود خود را برسانيم. انسان از ديرزمان تا کنون، کوشيده است که براي ماندگار ساختنِ هر آنچه ميگويد، راهي بيابد. نخستين گام، اختراع تکْنشانههايي معنادار بود که هرچند بسيار ساده و ابتدايي، ميتوانست سخن را به صورت مکتوب تبديل کند. تکميل اين نشانهها و ترکيب آنها با يکديگر، به اختراع خط و پيشرفت تدريجي آن انجاميد. رفته رفته، هر يک از اقوام گوناگون بشر توانستند خطّي را مناسب با زبان خود، به کار ببرند و بسياري از اجزاي سخن (تکواژ، واژه و جمله) را بنويسند. در خطّ عربي نيز بسياري از واجها را در قالب حرف و سپس بخشي ديگر را در قالب اِعراب، نشانهگذاري کردند و مثلاً براي تبديل صوت «أحَد»، از واجهاي / أ / ح / د / ـَ / استفاده کردند که به آساني، تفاوت آن را با «أخْذ» و يا «اُحُد»، نشان ميدهد. [3]
[1] «واج»، کوچکترين واحد صوتي زبان است که معنا ندارد؛ اما تفاوت معنايي ايجاد ميکند. براي نمونه، در واژه «سَر»، /س/ را يک واج مينامند و اگر به جاي آن، واج / پ/ بگذاريم، ميشود «پَر» و معناي واژه عوض ميشود. به همين گونه، اگر در واژه «گُل» به جاي / ـُ /، / ـِ / بگذاريم، واژه جديدي با معناي جديد ساخته ميشود: «گِل». پس / ـُ/ و / ـِ/ نيز واج هستند.[2] «تکواژ»، يکي از واحدهاي زباني است که از يک يا چند واج ساخته ميشود. تکواژ، گاهي معنا و کاربرد مستقل دارد ـ مانند: چوب، تند، بِه ـ؛ که در اين صورت، آن را «تکواژ آزاد» مينامند و در واقع، به تنهايي يک «واژه» است. اما بسياري از تکواژها، کاربرد مستقل ندارند و در ساختمان واژههاي ديگر، به کار ميروند؛ که آن را «تکواژ وابسته» مينامند، مانند: «بان»، «مند»، «تر» و ...، در واژههاي ديدهبان، دانشمند و خوبتر.[3] ناگفته نمانَد که اصرار مسلمانان بر حفظ قرآن و حديث، باعث ميشد که نيازي به تکميل خطّ عربي نبينند؛ اما پس از گسترش قلمرو اسلامي، افراد بسياري مسلمان شدند که چون با زبان عربي آشنا نبودند، آيات قرآن را چنان غلط ميخواندند که گاهي معنايي کفرآميز ميداد . از اين رو، مسلمانان به فکر چاره افتادند و علائمي را ـ يعني نشانههايي براي نمايش واجهاي صدادار ـ بر نهادند تا دست کم، واژههاي قرآن درست خوانده شود. اين علائم معمولاً بارنگ قرمز نوشته ميشد [رک: کتابهاي مربوط به علوم قرآن و بهويژه مباحث تاريخ قرآن، مانند تلخيص التمهيد، آيت الله معرفت]. اما به دلايلي چند، اين نشانهها تنها در قرآن به کار ميرفت و استفاده از آنها در نوشتن حديث و ديگر متون، تا قرنها معمول نبود. بخشي از اين تفاوت، ريشه در جايگاه مقدّس و والاي قرآن نزد مسلمانان دارد؛ چنانکه امروزه نيز علائم نگارشي قرآن، بسيار کاملتر از ديگر متون است و اصرار مسلمانان بر ثبت دقيق و آموختن آنها، در هيچ نوشته ديگري مشابه ندارد. [ويراستار]
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 124