كتابخانه ابو الفضل بن عميد، در رى.[1] افزون بر اينها، تأسيس دانشگاه الأزهر و نيز كتابخانههاى بزرگ در مصر در دوره فاطميان،[2] شايان توجه اند.
اين دوره، ويژگى مهمّ ديگرى نيز دارد كه مىتوان آن را برآيند شاخصهاى ياد شده دانست، و آن اين كه: مكتبهاى اصلى كلامى و فقهى، همگى در اين دوره پديد آمدند يا نهادينه و نظاممند شدند.
دورنماى حديث اهل سنّت در سده چهارم و پنجم
حديث اهل سنّت در اين دوره، از جهت گستردگىِ مراكز حديثى و تعداد عالمان و آثار، بهسان حوزه شيعه، بالنده و شكوفا بود. در بيشتر مناطق سرزمين پهناور اسلامى، اهل سنّت زندگى مىكردند و شهرهاى بسيارى در اين مناطق، كم و بيش، مركز حديث بودند. بيت المقدس، دمشق، بغداد، سرزمين آندلس (شامل: قرطبه، اشبيله، غرناطه، بلنيسه)، همدان، نيشابور، توس، هرات، بخارا، سمرقند و قيروان، مهمترينِ اين مراكز شناخته مىشوند. نيشابور، همدان و قيروان در غرب جهان اسلام، به «دار السُنّه» توصيف شدهاند.[3]
مهمترين محدّثان و حديثپژوهان
در اين دوره، محدّثان و حديثپژوهان نامدار و تأثيرگذار بسيارى، در ميان اهل سنّت زندگى مىكردند. در ميان مهمترين و معروفترين آنها از جهت تأثيرگذارى و پر دامنه بودنِ آثار، اين افراد شايان ذكرند:
[3]. الأمصار والآثار، ص 160- 218( و در پاورقى آن: الإعلانبالتوبيخ؛ حركة الحديث بقُرطُبة خلالالقرن الخامس؛ مدرسة الحديث فى القيروان من الفتح الإسلامى إلى منتصف القرن الخامس).