responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث پژوهى نویسنده : مهريزى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 313

نوروز در روايات اسلامى‌[1]

دين جهانى، با آداب و سُنن ملّى چه رفتارى دارد؟ آيا آنها را كنار مى‌نهد و خود به ساختن آداب و رسوم تازه مى‌پردازد؟ يا آنها را تأييد مى‌كند و در كنار خويش مى‌نشاند؟ و يا از ميان آنها گزينش مى‌كند؟

نخست بايد دانست كه دين كامل، آن نيست كه خود، همه چيز را برعهده گيرد و به جاى همه استعدادهاى آدمى و همه نهادهاى مدنى بنشيند؛ بلكه دين كامل، دينى است كه همه اينها را در جاى خود، به درستى مى‌بيند و جهتى كلّى به آنها مى‌دهد و آنچه را از توان «قُواى فردى» و «نهادهاى جمعى» خارج است، بر عهده مى‌گيرد... و اين، فلسفه‌اى عميق دارد؛ زيرا چنان كه دين، فعل تشريعى خداوندى است، قواى آدمى و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاى جمعى) نيز فعل تكوينى الهى‌اند و هيچ گاه تكوين و تشريع، ناسازگارى ندارند؛ چرا كه از مبدأ واحدى دستور مى‌گيرند.

اگر با اين پيش زمينه عقلى به منابع و مصادر دينى بنگريم، مى‌يابيم كه خواست دين، برچيدن بساط سُنن ملّى- قومى نيست؛ بلكه بر آن است كه اين سنّت‌ها را سَمت و سوى عالى بخشد و دين، تنها آنچه را كه با فطرت آدمى مغايرت دارد، برمى‌چيند. چنان كه قرآن كريم، حرمت و احترام ماه‌هاى حرام را- كه رسمى جاهلى‌


[1]* اين مقاله، پيش از اين، در فصل نامه علوم حديث( ش 16) منتشر شده است.

نام کتاب : حديث پژوهى نویسنده : مهريزى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست