پيش از پرداختن به «فقه الحديث» و استنباط از روايات، پژوهش در دو حوزه ضرورى است؛ يكى حوزه صحّت انتساب و اطمينان به صدور حديث از پيشوايان دين، و ديگرى حوزه صحّت متن منقول.
در حوزه نخست (كه ويژه بررسى اطمينان به صدور حديث از پيشوايان دين و صحّت انتساب آن به ايشان است)، مباحث «نقد سند» و «نقد محتوا»، رهگشاست. با اين دو ميزان مىتوان احاديث را پالايش كرد و صدق و كذب آنها را نشان داد.
در حوزه ديگر (كه پس از فراغ از صحّت انتساب، بدان بايد پرداخت)، از ميزان انطباق متن نقل شده با سخن معصوم مىرود. بدين معنا كه: تا چه اندازه مىتوان كلمات حديث را با واژگان و الفاظ خاص، سخن معصوم تلقّى كرد؟ آيا «نقل به معنا» ى راويان، چگونگى استنساخ[2]
(بويژه در قرون اوّليه) و نيز اشتباه راوى در تحمّل، حفظ و نقل، به درستى متن منقولْ آسيب نمىرساند. اين سه مسئله، در حوزه بررسى صحّت متن، جاى مىگيرد. در كتب علوم حديث، كم وبيش، از اينها بحث شده است؛ اما هنوز پژوهشهاى عميق و گسترده را طلب مىكنند.
[1]* اين مقاله، پيش از اين، در فصل نامه علوم حديث( ش 2) منتشر شده است.
[2]. گفتنى است كه دو اصطلاح تصحيف و تحريف، در علوم حديث، ناظر به خطاى ناشى از استنساخاست( رجوع شود به: دراية الحديث، كاظم مديرشانه چى، انتشارات اسلامى، قم، ص 44- 65).
نام کتاب : حديث پژوهى نویسنده : مهريزى، مهدى جلد : 1 صفحه : 181