responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 75

46. طبّ الأئمّة عليهم السلام‌ به نقل از يونس بن يعقوب: از امام صادق عليه السلام در اين باره پرسيدم كه كسى دارويى مى‌نوشد. شايد اين دارو او را بكشد و شايد هم از آن به سلامت مانَد، ولى بيشتر سالم مى‌ماند. [حكم چيست‌]؟

امام عليه السلام فرمود: «خداوند، درد را فرو فرستاده و شفا را هم فرو فرستاده است. خداوند، هيچ دردى را نيافريده، مگر اين كه برايش درمانى نيز قرار داده است. آن را بنوش و نام خداى تعالى را بر زبان آور».

47. الكافى‌ به نقل از حمدان بن اسحاق: پسرى داشتم كه به سنگ مثانه (حصاة)[1] مبتلا مى‌شد. به من گفته شد: او را درمانى نيست، مگر اين كه وى را نيشتر زنى. او را نيشتر زدم و مُرد. شيعيان گفتند: در خون پسرت شريك شده‌اى!

من [در اين باره‌] به ابو الحسن عسكرى عليه السلام نامه نوشتم و ايشان، در پاسخ، چنين توقيع فرمود: «اى احمد! در آنچه كرده‌اى، بر تو چيزى نيست. تو درصدد درمانش بوده‌اى و اجل وى نيز در آنچه تو كرده‌اى، بوده است».

2/ 8 انتخاب همجنس براى معاينه و معالجه‌

48. الفضائل‌ به نقل از عمّار بن ياسر و زيد بن ارقم در ماجراى دوشيزه‌اى كه پدرش او را به بدكارگى متّهم كرده بود: امير مؤمنان، از آن دختر پرسيد: «اى دختر! درباره آنچه پدرت گفته است، چه مى‌گويى؟».

گفت: سرورم! اين كه گفته من دوشيزه‌ام، راست گفته است؛ امّا اينكه‌

گفته آبستنم، سرورم به حقّ تو سوگند، من هيچ خيانتى از خود، سراغ ندارم.

پس امام عليه السلام بر منبر رفت و فرمود: «ماماى كوفه را بياوريد!». پس زنى به نام «لُبنه» كه ماماى زنان كوفه بود، به حضور آمد. امام عليه السلام به او فرمود: «ميان خود و مردم، پرده‌اى بياويز و بنگر كه آيا اين دختر، دوشيزه است يا آبستن».

قابله، آنچه را امام عليه السلام فرموده بود، به انجام رساند. سپس [از پرده‌] بيرون آمد و گفت: آرى، سرورم! او هم دوشيزه و هم آبستن است.

فرمود: «اى قابله! اين يخ را بگير و آن دختر را بيرون مسجد ببر و او را در تشتى بنشان و اين قطعه يخ را در جلو شرمگاه [او] بگذار. زالويى خواهى ديد كه 25 درهم و دو دانگ وزن دارد [و از او بيرون مى‌آيد]».

آن زن مى‌گويد: من [اين كار را كردم و] آن زالو را همان گونه كه او فرموده بود، يافتم.


[1] حصاة را در لغت به عارضه‌اى در مثانه تفسير كرده‌اند. در اين عارضه، ادرار، آن اندازه غليظ، خون‌آلوده يا چرك‌آلود مى‌شود كه به شكل سنگ‌ريزه‌اى در مى‌آيد( لسان العرب، ج 14، ص 183). م.

نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست