نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 325
512. امام صادق عليه السلام: خداوند تبارك و تعالى در سوراخهاى بينى، آب (مخاط) قرار داد تا به كمك آن، نفس، بالا و پايين برود و شخص، بوى خوش را از بد، باز شناسد.
513. امام صادق عليه السلام: خداوند عز و جل، بينى را سرد و مخاطى قرار داد تا هيچ دردى را در سر، فرو مگذارد، مگر اين كه بيرونش آورد؛ و اگر اين نبود، مغز سنگين، مىشد و كِرم مىافتاد.
5/ 2 اشاره به حكمت نهفته در حنجره
514. امام صادق عليه السلام خطاب به مفضّل بن عمر: اى مفضّل! در صدا و كلام و فراهم بودن ابزارهاى آن در انسان، فراوان انديشه كن. حنجره، همانند لولهاى براى بيرون آمدن صداست و زبان، لبها و دندانها، براى شكل گرفتن حروف و آواها. مگر نمىبينى هر كس دندانهايش بيفتد، نمىتواند «سين» را درست ادا كند و هر كس داراى لب نباشد، نمىتواند «فاء» را درست بگويد و هر كس زبانش سنگين باشد نمىتواند «راء» را به فصاحت، ادا كند؟
همانندترين چيز به اين پديده، يكسر سُرناى بزرگ است. حنجره به نىِ آن مىمانَد. ريه، همانند آن انبانى است كه دميدن را انجام مىدهد تا هوا به نِى درآيد، اندامهايى هم كه بر ريه فشار وارد مىآورند تا صدا [از حنجره] بيرون آيد، همانند آن انگشتهايى است كه انبان را مىفِشُرد تا هوا در نِى در آيد و لبها و دندانهايى هم كه صدا را به حروف و آواها بدل كنند، به انگشتهايى مىمانند كه در دهانه نِى حركت مىكنند تا از ناى نى، آهنگ بسازند. البته، هر چند در دلالت و تعريف، مخرج صدا را به اين سُرنا تشبيه كنند، امّا در حقيقت، اين سرناست كه بايد به مخرج صدا تشبيه شود.
اكنون تو را از آوايى كه براى ساخت كلام و ايجاد حروف در اندامها هست، آگاه ساختم؛ امّا در اين اندامها، افزون بر آنچه يادآور شدم، منافعى ديگر نيز هست:
حنجره، جايى است كه اين نسيم، از آن به سوى ريه راه مىگشايد تا با تنفّس دايمى كه اگر اندكى متوقّف شود، انسان مىميرد قلب را باد بزند و خُنَكش گردانَد.
با زبان، مزهها احساس مىشود و انسان، مىتواند آنها را از هم باز شناسد و هر يك را به تنهايى تشخيص دهد: شيرين را از تلخ، تُرش را از مَلَس، شور را از گوارا، و خوشمزه را از بدمزه؛ افزون بر اين كه همين اندام، بر فرو بردن آسان خوردنىها و نوشيدنىها يارى مىرساند.
دندانها، غذا را مىجَوَند تا نرم شود و گوارش آن، آسان گردد. دندانها با وجود اين، تكيهگاهى براى لبهايند كه از درون دهان، آنها را نگه مىدارد و تقويت مىكند. گواه آن كه مىبينى كسى كه دندانهايش ريخته، لبهايش نيز افتاده و حركت آنها نابهسامان است.
با لبها نوشيدنى مكيده مىشود تا آنچه از نوشيدنىها به درون مىرسد، به اندازه و سنجيده باشد؛ نه يكباره به درون فرو ريزد و شخص از آن گلوگير گردد يا درون را بيازارد. دو لب، افزون بر اين، به دو لنگه درِ هماهنگ مىمانند كه بر روى دهان، بسته مىشوند و انسان، هر گاه بخواهد، آنها را باز مىكند و هر گاه بخواهد، مىبندد.
در آنچه از اين حقايق وصف كرديم، اين نكته روشن مىشود كه هر يك از اين اندامها، به گونهاى ويژه عمل مىكنند و هر يك، منافعى چند دارند، آنسان كه يك ابزار، به چند كار مىآيد؛ همانند تيشه كه هم در نجّارى از آن استفاده شود، هم در كَندن و هم در ديگر كارها ....
اى مفضّل! چه كسى در حلق، دو روزن قرار داده است: يكى براى خروج صدا و اين، همان حلقوم (ناى) است كه به ريه مىپيوندد و ديگرى براى گذر غذا و اين، مِرى است كه به معده مىپيوندد و غذا را بدان مىرساند؛ و [چه كسى] بر حلقوم، سرپوشى قرار داده است (زبان كوچك)، تا نگذارد غذا به ريه برسد و [شخص را] بكشد؟
چه كسى ريه را خُنككننده سستىناپذير و بىتوقّف قلب، قرار داده است تا نگذارد حرارت در قلب، جاى گيرد و به نابودى بينجامد؟
نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 325