نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 892
استفهام استهزائي
استفهام تهكمي
(استفهام استهزائي)
(پرسش به قصد
تمسخر مخاطب)
«تهکّم» يعنى استهزا و مسخرهکردن، و «استفهام
تهکمى» -از اقسام استفهام مجازي- که به آن استفهام استهزايى نيز مىگويند، آن است که
گوينده، هيچ سؤالى از مخاطب ندارد، ولى براى مسخرهکردن، سخن خود را به صورت سؤال ميآورد؛
مانند:
1.((قَالُواْ
يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا...) ؛
)گفتنداى شعيب آيا نماز تو به تو دستور مىدهد كه آنچه را پدران ما مىپرستيدهاند
رها كنيم (هود// 87) . در اين آيه، قوم شعيب براى مسخره و استهزاى وي، سخن خود
را به صورت استفهام گفتهاند.
2.(فَرَاغَ
إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَمَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ) ؛ تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند]
گفت آيا غذا نمىخوريد؛ شما را چه شده كه سخن نمىگوييد (صافات// 91 - 92) .
در اين آيه، سؤال حضرت ابراهيم (ع) از بتها، استهزايى و تهکمى است.
[1]زركشي ، محمد
بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد2;صفحه 343
[2]سيوطي ، عبد
الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد3;صفحه 273
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 892