نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 453
آيه فطرت
آيه فطرت
(آيه 30 روم، در باره توحيد فطري)
به آيه 30 سوره روم «آيه فطرت» مىگويند:((فَأَقِمْ
وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا
تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ
لا يَعْلَمُونَ) ؛ «روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن اين فطرتى است كه خداوند
انسانها را بر آن آفريده دگرگونى در آفرينش خدا نيست اين است دين و آئين محكم و استوار
ولى اكثر مردم نمىدانند». )
در اين آيه سخن از توحيد فطرى است. آيه
فوق بيانگر اين حقيقت است که خداشناسى، و بلكه دين و آئين بطور كلى و در تمام ابعاد،
يك امر فطرى است، و دين به صورت خالص و پاك از هر گونه آلودگى در درون جان آدمى وجود
دارد، و انحرافات يك امر عارضى است، بنابراين وظيفه پيامبران اين است كه اين امور عارضى
را زايل كنند و به فطرت اصلى انسان امكان شكوفايى دهند.
همانگونه كه دلائل عقلى و منطقى به انسان جهت مىدهد
در درون جان او نيز كششها و جاذبههايى وجود دارد كه گاهى آگاهانه و گاه ناخودآگاه
براى او تعيين جهت مىكند. فلسفه وجودى آنها همين است كه در مسائل حياتى انسان هميشه
نمىتواند به انتظار عقل و منطق بنشيند، چرا كه اين كار گاهى سبب تعطيل هدفهاى حياتى
مىشود، مثلا اگر انسان براى خوردن غذا، يا آميزش جنسى، بخواهد از منطق «لزوم بدل ما يتحلل» و «لزوم تداوم نسل از طريق توالد و تناسل» الهام بگيرد
و طبق آن حركت كند، بايد مدتها پيش از اين نوع او منقرض شده باشد، ولى غريزه و جاذبه
جنسى از يك سو و اشتها به تغذيه از سوى ديگر خواه ناخواه او را به سوى اين هدف مىكشاند،
و هر قدر هدفها حياتىتر و عمومىتر باشد اين جاذبهها نيرومندتر است!.
ولى بايد توجه داشت كه اين كششها و جاذبهها بر دو گونه است: بعضى ناآگاه
است يعنى نياز به وساطت عقل و شعور ندارد، همانگونه كه حيوان بدون نياز به تفكر به
سوى غذا و جنس مخالف جذب مىشود. اما گاهى تاثير آن به صورت آگاهانه است يعنى اين جاذبه
درونى در عقل و انديشه اثر مىگذارد و او را وادار به انتخاب طريق مىكند. معمولا قسم
اول را «غريزه» و قسم دوم را «فطرت» مىنامند. خداگرايى و خداپرستى به صورت يك فطرت
در درون جان همه انسانها قرار دارد.
در احاديث اسلامى نيز در باره فطرى بودن «معرفة اللَّه و توحيد» بحثهاى
قابل ملاحظهاى وارد شده است كه در بعضى تاكيد بر «فطرت توحيدى»، و در بعضى تحت عنوان
«معرفت»، و در بعضى ديگر «فطرت اسلامى»، و بالأخره در بعضى نيز به عنوان «ولايت» آمده
است.
[1]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد16;صفحه
416
[2]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ،
849 - 911ق.;الدر المنثور في التفسير بالماثور;جلد5;صفحه 155
[3]طبرسي ، فضل بن حسن ، 468 - 548ق;مجمع
البيان فى تفسيرالقرآن;جلد8;صفحه 474
[4]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان
في تفسير القرآن;جلد16;صفحه 178
[5]فخر رازي ، محمد بن عمر ، 544 - 606ق.;التفسيرالكبير;جلد25;صفحه
99
[6]حويزي ، عبد علي بن جمعه ، - 1112ق.;تفسيرنورالثقلين;جلد4;صفحه
181
[7]قمي ، علي بن ابراهيم ، - 329ق.;تفسيرالقمى;جلد2;صفحه
154
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 453