نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 3555
فروع القاري
فَرْشُ الحروف
(فروع القاري)
(احکام قرائت هر يک از قاريان، مختص به
مواضع خاص در قرآن)
دانشمندان علم قرائات براى بازشناسى قرائتها
و تفكيك آنها از يكديگر و پيدا كردن نقاط اشتراك و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع
كردهاند: الف. اصول (اُصولُ القاري) ب. فروع (فَرْشُ الحُروف) .
«اصول»، عبارت از قواعد كلى است كه از قواعد جزيى زير مجموعه خود استنتاج
شده و بر آن جزئيات منطبق است. به عبارت ديگر، مراد از «اصول» قواعدى است كه بيان كننده
احكامى در قرائتِ تمام كلمات قرآن مىباشند، بهگونهاى كه در هرجا بتوان آن قواعد
را اجرا نمود.
اصول در قرائات در مواد زير مطرح است: 1. وقف و ابتدا؛ 2. ادغام و اظهار؛
3. مدّ و قصر؛ 4. تحقيق و تسهيل؛ 5. اِماله و فتح؛ 6. تفخيم و ترقيق (احكام راءات و
لامات) ؛ 7. ابدال و نقل؛ 8. احكام هاءات؛ 9. احكام ياءات؛ 10. وصل ميم جمع و هاء ضمير.
با توجه به اين تعريف، قواعد كلّى قرائت هر يك از قرّاء سبعه را اصول آن
قارى ناميدهاند، چرا كه تحت ضابطهاى مشخص به صورت قواعدى كلى در آمده است. به عنوان
مثال، قاعده «نقل و حذف» در قراءت نافع به روايت ورش يكى از اصول قراءت وى ميباشد
و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نيز اصلى از اصول قراءت حمزه و... است.
در مقابل اصطلاح «اصول»، اصطلاح «فرش»يا «فرش الحروف» يا «فروع قرائي»
وجود دارد كه مراد از آن، موارد جزئى از اختلاف قرائات در كلمات قرآنى است كه ضابطهمند
نيستند؛ مثلاً قرائت كلمه «يَخْدَعون» در سوره بقره به قرائت «يُخدعونَ» در سوره نساء
قياس نمىشود. به عبارت ديگر در قرآن كريم كلماتى وجود دارد كه علاوه بر پراكنده بودن
در سورههاى مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهاى معين و مشخص در نميآيد. فرش به معناى
نشر و بسط است و كلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اين جا معناى قرائت ميدهد، پس وقتى
گفته ميشود: «حرفُ عاصم، حرفُ حمزه، حرفُ نافع» در اصطلاح يعنى قرائت عاصم، قرائت
حمزه و..... بعضى گفتهاند علّت نامگذارى اختلافات جزئى و موردى قرائات به «فرش» ايناست
كه چون بر خلاف اصول قرائت، مثل ادغام يا اماله كه در يک جا از آنها بحث ميشود، قرائتهايى
كه تحت ضوابط و اصول قرار نمىگيرند هر يک به صورت پراکنده (در موضع خودشان در هر سوره)
مورد بحث واقع مىشوند به آنها «فرش الحروف» گفته شده است.
در هر صورت، مراد از فروع يا فرش الحروفِ هر قاري، احكام و قواعد خاصى
است كه موارد آن در قراءت آن قارى به صورت كلى جارى نيست بلكه اختصاص به موارد جزيى
و استثنايى دارد، مانند:
1. قرائت لفظ «مالک» با الف در سوره حمد توسط عاصم و کسائي، و بدون الف
(مَلِک) توسط ديگر قاريان سبعه؛
2. قرائت آيه 3 سوره اعراف:((قَلِيلاً
مَّا تَذَكَّرُونَ))که تنها ابنعامر آن را
«قليلاً ما يتذکرون» با «ي» قرائت کرده است؛
3. قرائت آيات 25 سوره اعراف:(وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ)(و 11 سوره
زخرف:)(كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ)(که حمزه و ابن عامر آن را به فتح «ت» و ضمّ «ر»
(تَخرُجون) قرائت مىکردند و ديگر قرّاى سبعه، آنها را به ضم «ت» و فتح «ر» (تُخرَجون)
مىخواندند. )
در كتب مربوط به اختلاف قرائات رسم بر اين است كه ابتدا، «اصول قرائات»
مطرح مىشوند و سپس به ترتيب از ابتداى قرآن اختلاف در فرش قرائت، كلمه به كلمه بررسى
مىگردد. شاطبى در كتاب حزر الامانى و وجه التّهانى (معروف به شاطبيّه)
پس از ذكر اصول قرائات و قواعد ادغام، هاء كنايه، مد و قصر، تسهيل همزه، اظهار، حروف
قريب المخرج، اماله و وقفها از بيت 445 در زمينه «فرش الحروف» از سوره بقره اختلاف
قرائات را آغاز مىكند.
مباحث «فرش الحروف» يا «فروع قرائتي» به طور انحصارى به علم قرائآت مربوط
است. از اين رو آن مقدار از فرش الحروف كه در علم تجويد بحث ميشود از باب ضرورت است؛
بدين معنى كه ما وقتى علم تجويد را فرا ميگيريم با توجه به اين كه قراءت رايج در كشور
ما قراءت عاصم به روايت حفص است. ناگزيريم فرش الحروف يا فروعات قرائتى عاصم به روايت
حفص را هم فرا گيريم تا بتوانيم قرآن را به طور صحيح و مطابق قرائت مذكور بخوانيم.
[1]فضلي ، عبد الهادي،1934-م.;تاريخ قراءات
قرآن كريم;صفحه 165
[2]داني ، عثمان بن سعيد ، 371 - 444ق.;التيسيرفى
القراءات السبع;صفحه (73-226)
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 3555