نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2260
خطّاطان مصاحف
خطّاطان مصاحف
(خطّاطان مشهور قرآن)
قرآن کريم چه در بيان مفاهيم بلند آسمانى
و فوق بشرى و چه در بهکارگيرى قالبهاى هنرى و ظرافتهاى ادبى برجستگى ويژهاى دارد
و نخبگان اعم از حکيمان، فيلسوفان، عرفا، هنرمندان، شاعران و خطاطان را با ديگر تشنگان
حقيقت و معنويت، شيفته خود ساخته است.
به ذکر مختصرى از زندگانى برخى از کسانى
که با قلم سحرآميزشان کلمات نورانى قرآن را با آب زر بر کاغذ نوشتند بسنده مىکنيم:
1. ابنمقله محمد وزير، ابوعلى محمد بن
على بن حسين (حسن) بن عبدالله شيرازى (272 ـ 328 ق) : وى اديب، دانشور، خوشنويس، مبتکر
و مبدع خطوط مختلف از جمله خط ثلث و نَسخ است. او وزير عباسيان بود که در بغداد ديده
به جهان گشود و همان جا ديده از دنيا فروبست؛ در حالى که دست راست و زبانش به دستور
خليفه قطع شده بود.
ابن مقله دوازده قاعده براى زيبايى خط
ابداع کرد. همچنين خط نسخ را در سال 310ق در زمان مقتدر عباسى و وزارت ابنفرات اختراع
کرد که به مناسبت سهولت در تحرير، ناسخ خطوط ديگر شد؛ از اين رو «نسخ» نام گرفت.
2. ابنبواب، علاء الدين على بن هلال (م 423ق) : وى اديب، حافظ، دانشور
و خوشنويس معروف دوره آلبويه بود که در تذهيب نيز دست داشت. معروف است که وى 64 نسخه
از قرآن را به خط خود نوشت. شهرت عمده او - به گفته نويسندگان متقدم عرب - به علت تکميل
شيوهاى از خطاطى است که يک قرن پيش از او توسط سلف مشهورش ابنمقله وزير ابداع شده
بود. وى اين شيوه را به حدّى از زيبايى و تناسب رساند که بعدها تنها کوششهاى ياقوت
مستعصمى خطاط نامدار، سرآمد آن شد.
قرآنى با خط و تذهيب عالى به امضاى او و به تاريخ سال 391ق متعلق به کتابخانه
چستربيتى انگلستان، و نسخهاى ديگر به خط وى (ظاهراً ناتمام) متعلق به کتابخانه آيت
الله مرعشى نجفى است.
3. ياقوت مستعصمى، جمال الدين ابو الدرّ (م 698 ق) : وى اديب، شاعر، خوشنويس،
غلام مستعصم خليفه عباسى و کاتب مخصوص وى و نخستين کسى است که خط ثلث و نَسخ را به
درجه کمال رساند. وى را به تندنويسى نيز ستودهاند؛ چنانکه ميگويند در هر دو ماه
يک مصحف مىنوشت و سيصد و شصت و چهارمين قرآن را به خط وى ديدهاند. با ظهور وي، خطوط
متنوع اسلامى ثبات يافت و انواع قلمها در زمان او به شش گونه «ثلث، نسخ، ريحان، محقق،
توقيع و رقاع» رسيد که به «خطوط اصول» معروفند. از آثار و دستنوشتههاى ياقوت مستعصمى
تعداد بسيارى مصحف و غيرمصحف است که در کتابخانهها و موزههاى جهان از جمله در ايران
و استانبول نگهدارى مىشوند.
4. بايسنقر مشهور به بايسنقر ميرزا و سلطان بايسنقر بهادر (802-837 ق)
: وى پسر شاهرخ نوه تيمور از خوشنويسان و استادان برجسته خط ثلث و خط محقق (نزديکترين
خط به کوفى ساده که در آن، اَشکال حروف يکدست، يکنواخت و درشت اندام است و با فواصل
منظم و بدون تداخل حروف ميباشد) .
و از هنرمندانى بود که به فارسى و ترکى شعر مىسرود. وى مؤسس و بانى زيباترين
کتابنويسى در ايران است که با پرداخت دستمزدهاى گزاف و اعطاى انعامهاى شاهانه هنرمندترين
استادان خط و تهذيب را نزد خود نگه مىداشت. کتيبه پيش طاق مسجد گوهرشاد مشهد به خط
ثلث او است که در بيست سالگى نوشته و از قوّت قلم، سحر و معجزهاى به يادگار گذاشته
است.
نگارش بزرگترين قرآن موجود به خط محقق، اثر ارزنده او است که هماکنون
برخى صفحات آن در موزه آستان قدس رضوى، کتابخانه ملى، موزه ايران و… نگهدارى مىشود.
[در لغتنامه دهخدا در شرح واژه بايسنقر چنين آمده: در متون تاريخى و ادبى
واژه بايسنقر به دو گونه بايسنقر و بايسنغر آمده است. بايسنقر کلمهاى ترکى (مرکب از
باى(سنقر) و سنقور، مرغى شکارى است از جنس
چراغ که شنقار نيز گويند. بايسنقر به طور عام، نام عدهاى از شاهزادگان تيمورى و غير
تيمورى بوده و ظاهرا صحيح آن «باى سنقور» است که «بايسنقر» نوشته ميشود]. )
5. ميرزا احمد نيريزى (قرن دوازدهم) : وى خوشنويس و از بزرگترين نَسخنويسان
روزگار است که در سده دوازدهم در دوران سلطان حسين صفوى در اصفهان مىزيست. او مردى
پارسا با خصال و اخلاقى پسنديده بود. هرچه از مبالغ خطير حقالکتابه بهدست مىآورد،
به اندکى قناعت مىکرد و بقيه را به نيازمندان انفاق مىکرد.
نگارش بسيارى از قرآنها و دعاها به وى منسوب است؛ از جمله: 99 جلد قرآن
و 77 صحيفه و بسيارى از دعاها و مرقعات ديگر. توضيح درباره پارهاى از مصاحف به قلم
او، در کتاب قرآننويسان آمده است.
6. طاهر خوشنويس (1268 ـ 1354ش) : وى در روستاى قرچهداغ به دنيا آمد و
تحصيلات ادبى و مقدماتى را در مکتب شروع کرد، و صرف و نحو و فقه آموخت. چون استعداد
وافرى در زمينه خوشنويسى داشت با عشقى مفرط و بدون آموزش استاد به اين فن روى آورد
و در خوشنويسى به درجهاى رسيد که خطاطان و خوشنويسان به مهارت او در نوشتن خط نَسخ
اعتراف مىکنند. او نخستين نوشته خود را در نُه سالگى چاپ کرد و پنجاه سال در مدارس،
هنر خوشنويسى را آموزش داد و آثار فراوانى به خطوط نَسخ، نستعليق و شکسته نستعليق نگاشت؛
از جمله: کتابت قرآن کريم، نهجالبلاغه، صحيفه سجاديه، مفاتيحالجنان، معالمالاصول،
کفايةالاصول، ذخيرةالمعاد، جامعالمقدمات، مکاسب، الفيه، منتهىالامال، تبصرةالمتعلمين،
تهذيبالمنطق و….
«با تأييد حضرت ذوالجلال>… بخط اين بنده عاصى پر از تقصير و خطا، اقلالحاج طاهر خوشنويس در دوازدهم
شهر رجب 1393 ق… بيست و سومين نسخه قرآن
را در سن 83 سالگى نوشته<\p>
7. حامد العامدى (1312 ـ 1403ق) : وى خوشنويس برجسته جهان اسلام بود که
دستنوشتههاى فراوانى از او در جهان اسلام و عرب منتشر شده است.
وى در «دياربکر» ترکيه ديده به جهان گشود و خوشنويسى را از استادانى چون
محمد نظيف، حاج احمد کامل افندى و خلوصى افندى فراگرفت و شاگردان فراوانى نيز از محضر
او بهره بردند برجستهترين اثر وي، قرآنى است که به خط نَسخ و به شکل بسيار زيبايى
تحرير و نسخههاى بسيارى از آن چاپ شده و در دسترس دوستداران قرآن کريم در سراسر جهان
قرار گرفته است.
8. عثمان طه، ابومروان عثمان بن عبده بن حسين بن طه (متولد 1355ق) : خطاط
مشهور و معاصر سورى که قرآن مکتوب به خط معجزهآساى او که به شيوه نسخ بسيار ديدنى
و آميخته به ثلث نگارش يافته، به تصديق خبرگان فن، از نظر خوشنويسي، استحکام دست و
قلم و چشمنوازى و يکدستي، ميان قرآنهاى خوشنوشته قديم و جديد نظير ندارد و چنانکه
انتظار مىرفت، به محض انتشار، با استقبال گستردهاى در جهان اسلام رو به رو شد و به
انواع اندازهها، شکلها و قطعها تجديد چاپ شد.
کتابت اين قرآن بسيار سنجيده و برنامهريزى شده است؛ هر صفحه آن پانزده
سطر دارد، اول هر صفحه آغاز يک آيه، و آخر هر صفحه با يک آيه پاپان پذيرفته و هر جزء
از قرآن در بيست صفحه نگارش يافته است.
از ديگر ويژگىهاى اين قرآن، بهکارگيرى شش رنگ مختلف در نگارش کلمات است؛
براى اشاره به مواضع مدّ لازم و ميزان آن، مواضع غنّه و حروفى که تلفظ نمىشوند؛
براى مثال، همه همزههاى وصل، «ال» حروف شمسى و حروفى که نوشته ميشوند
و خوانده نمىشوند يا در حرف بعدى ادغام مىشوند، با رنگ خاکسترى نوشته شده است. در
جدول کوچکى پايين هر صفحه منظور از کاربرد رنگهاى مختلف توضيح داده شده است.
در حسن انتخاب و روشدانى و کاردانى خطاط اين مصحف همين بس که متن مصحف
مصر را مبناى کتابت خود قرار داده که دقت و احتياط علمى ويژهاى صرف اصلاح و آمادهسازى
آن شده است. همچنين هيئت عالىرتبهاى مرکب از پنج نفر از قرآنشناسان شام در اين کار
و نظارت بر کتابت با وى همکارى داشته و اجازه سازمانهاى دينى - فرهنگى سوريه، مصر،
عربستان سعودى، اردن و جمهورى اسلامى ايران را به ترتيب و با ذکر شماره اجازهنامه
درج کردهاند.
چند سال پس از انتشار قرآن به قلم عثمانطه به دليل ظرافت خط، چاپ نفيس
و صحت متن، نظر قرآنشناسان عربستان را جلب کرد و پس از آن که فَهَد در سال 1403ق در
صدد چاپ قرآن صحيح برآمد، صاحبنظران همين مصحف را به او پيشنهاد کرده، نام آن را «مصحف
المدينة النبوية» گذاشتند و گروهى با شرکت قاريان، مقريان، قرآنشناسان و قرآن پژوهان
براى مقابله و مراجعه مجدد تشکيل دادند. تفاوت مصحف مدينه و مصحف اصلى کتابت عثمان
طه فقط در 3 ـ 4 مورد جزئى از علامات ضبط و وقف است.