نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2108
حروف متقارب
حروف متقاربه
(حروف متقارب)
(حروف داراي
مخرج و يا صفات نزديک به هم)
در علم تجويد،
حروف به لحاظ نزديکي يا دوري مخارج و صفات، و يا اتحاد در هر دو يا يکي از آنها، به
متقارب، متجانس، متماثل و متباعد تقسيم شدهاند، که در بحث جواز يا عدم جواز ادغام
حروف ثمره خود را نشان ميدهد.
1. حروف متقارب:
متقارب به معناي نزديك به هم است، و به حروفي متقارب گفته ميشود كه در مخرج و يا صفات، نزديک به هم باشند.
متقارب بودن در صفات آن است که دو حرف در اکثر صفات مشترک باشند، مانند: (د- ج) ،
(ق- ک) ، (ذ- ت) ، (همزه ـ ع) ، (ح ـ غ) ، (د ـ ش) و مانند حروف لَهَوي، حروف لِثوي
و حروف شَفَهي.
و متقارب بودن در مخرج آن است که بين مخارج دو حرف، مخرج ديگري نباشد.
2. حروف متجانس: مُتَجانس به معناي هم جنس و هم سنخ است. و به حروفي متجانس
گفته ميشود كه داراي يك مخرج،
ولي در صفات مختلف باشند مانند: حروف شَجَري، نِطعي، اَسَلي، و نيز مانند (همزه ـ هـ)
، (ع ـ ح) ، (غ ـ خ) ، (ت- د- ط) ، (ص- س- ز) ، (ث- ذ- ظ) ، (ب- م- و) ، (ج- ش- ي)
.
3. حروف متماثل: مُتَماثل به معناي همانند و مثل هم است و به حروفي متماثل
گفته ميشود كه در مخرج و صفات
متحد باشند، به عبارت ديگر دو حرف مانند هم را متماثل ميگويند و اين حالت فقط در هر حرف نسبت به خودش وجود دارد. مانند: (د- د)
، (س-س) ، (ج- ج) ، (ق- ق) و...
4. حروف مُتَباعِد: متباعد به معناي دور از هم است، و دو حرفي را گويند
که مخارجشان از يکديگر دور باشند، به اين صورت که مخارج آنها يا در دو موضع مختلف باشند،
مثلاً يکي در موضع حلق و ديگري در لسان قرار داشته باشد، مانند (ح- ي) ، يا در لسان
و شفتين مانند (ک- ب) . و اگر در يک موضع بودند ميانشان حداقل يک مخرج فاصله باشد،
مثلاً يکي از اقصي الحلق و ديگري در ادني الحلق باشد، مانند (ه- خ) ، و يا در موضع
لسان که ميان آنها مخارج ديگري وجود دارد.
[1]تهانوي ، محمد اعلي بن علي ، - 1158؟ق.;كشاف
اصطلاحات الفنون و العلوم;جلد1;صفحه 440
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 2108