نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 1668
تعريف و تنكير
معرفه و نكره
(تعريف و تنكير)
(از تقسيمات کلمات قرآن)
يکى از تقسيمات اسم، معرفه يا نکره بودن
است. «معرفه» اسمى است که براى دلالت بر چيز يا شخص معينى وضع شده باشد. اسم
معرفه شش گونه است:
1. ضمير: کلمهاى است که بر متکلم، مخاطب يا غايب دلالت دارد؛ مانند: أنا،
أنت و هو؛
2. عَلَم: اسمى است که بر شخص يا چيز معيّنى دلالت ميکند که مطلقاً مشخص
است؛ مانند: عيسى، محمّد و…؛
3. اسم اشاره: کلمهاى است که با اشاره بر مسمّى دلالت کند؛ مانند:((ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ))(عنکبوت// 16) ؛
4. موصول: نيازمند به صله و ضميرى است که به خودش برگردد؛ مانند: الذي،
التي، مَن و ما؛
5. اسم محلَّى به اَل: اَل (الف و لام) يا عهدى است؛ مانند:((فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ))(نور// 35) يا جنسى؛ مانند:((وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا))(نساء// 28) ؛
6. اسم مضاف به معرفه: يعنى کلمه غيرمعرفه که به معرفه افزوده شود؛ مانند:((إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ))(انعام// 25) .
معرفه مراتبى دارد؛ يعنى برخى از آنها از برخى ديگر شناختهشدهترند که
به ترتيب عبارتند از: ضمير؛ علم؛ اشاره؛ موصول؛ اسم محلّى به ال؛ اضافه.
«نکره» اسمى است که بر افراد شايع در جنس خودش دلالت مىکند؛ مانند:((وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ))(اعراف// 185) که «شىء» نکره است. علامت نکره آن
است که اَل تعريف مىپذيرد و سبب تعريفش مىشود؛ يعنى ابهام و شيوع آن را ميان مصاديق
فراوان از بين مىبرد و مشخص مىکند. علامت ديگر آن اين است که کلمه «رُبَّ» را مىپذيرد.
[1]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان
فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد4;صفحه 87
[2]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ،
849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد2;صفحه (346-350)
[3]خرمشاهي ، بهاء الدين ، 1324 -;دانش نامه
قرآن وقرآن پژوهى;جلد2;صفحه (2261-2263)
[4]كمالي دزفولي ، علي ، 1292 -;قرآن ثقل
اكبر;صفحه (351-353)
[5]بستاني ، بطرس ، 1898 - 1969;محيط المحيط
قاموس مطول للغة العربية;صفحه 916و594
نام کتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی جلد : 1 صفحه : 1668