نام کتاب : مربّى نمونه(تفسير سوره لقمان) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 169
آيا مبارزه با فساد، با آزادى بشر منافات دارد؟
در اجتماعى كه من و شما در آن زندگى مى كنيم، حساب من و شما از حساب جامعه جدا نيست. اگر ضرر و ضربه اى ولو بر اثر نادانى يك اقليت به جامعه وارد آيد، همه آن جامعه متضرر مى شوند، حتى آنها كه نقش تماشاگرى داشته و عامل فساد و ضرر نبودند، زيرا اجتماع بسان يك پيكر و افراد به طور كلى اعضاى آن پيكرند، به هر نقطه اى از اعضاى بدن صدمه اى وارد آيد، همه اعضا در آتش مى سوزند.
ضربه هاى اقتصادى، اخلاقى و فرهنگى بر اثر جهالت يك اقليت وارد مى شود، دود آن به چشم همه رفته، گنهكار و غير گنهكار در برابر آن يكسانند.
سقوط اخلاقى در قسمتى از اجتماع، بسان بيمارى سرايت كننده است كه دامنگير همه مى شود. ضررهاى مالى و اقتصادى و فلج شدن كشاورزى در يك منطقه، هر فرد را به سهم خود بدبخت و تيره روز مى سازد و هرگز نمى توان حساب فرد را از حساب اجتماع جدا ساخت; بنابراين سكوت در برابر مفاسد، غلط و گناه است. اين حقيقت را قرآن در ضمن يك آيه كوتاه بيان كرده است:
(وَاتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خاصَّةً);[1]
«اى مردم از بلاهايى بترسيد كه هنگامى كه وارد مى شود، تنها دامنگير گنهكاران نمى شود، بلكه گنهكار و بى گناه در آتش آن مى سوزند».
بنابراين مبارزه با فساد، راهنمايى و دعوت به كارهاى نيك وجلوگيرى از