نام کتاب : قرآن و اسرا آفرينش(تفسير سوره رعد) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 56
(... و َأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَىْء وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ);[1] («ملكه سبا) از هر نعمتى برخوردار است و تخت با عظمت و بزرگى دارد».
ابن فارس مى گويد: استعمال عرش در سرير روى مناسبتنى است كه تخت زمامداران و حكمرانان از نظر بلندى واقعى و يا اعتبارى، با معناى اصلى عرش (ارتفاع و بلندى) داشته است.
2. سلطه و حكومت وملك و مملكت; مانند:
إذا ما بنوا مروان ثلث عروشهم وأودت كما أودت أياد وحمير;
هنگامى كه سلطنت فرزندان مروان رو به زوال نهاد و به سان حكومت هاى اياد و حمير نابود گرديد.
عرب مى گويد: «أظننت عرشك لا يزول; تو تصور مى كنى كه حكومت و سلطه تو سپرى نمى گردد؟».[2]
بررسى معناى استوا
1. لفظ «استوى» اگر با دو فاعل استعمال شود; مانند «استوى زيد وعمرو» به معناى مساوات و برابرى خواهد بود; مانند: (لاَ يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ)[3]; «پيش خدا برابر نمى باشند».
2. اگر با يك فاعل به كار رود به معناى اعتدال و كمال خواهد بود; مانند: