«آيا نمى بينيد، به راستى خدايى كه آسمان ها و زمين را آفريده و از آفريدن آنها خسته و ناتوان نگرديده است، قادر است كه مردگان را زنده كند! آرى او بر هر چيزى قادر و تواناست».
از آن جا كه افراد منكر، با نفى امكان بازگشت به زندگى نو، عموم و گسترش قدرت خداوند را انكار مى نمايند و به يكى از صفات بارز او (قدرت) كفر مىورزند، در آيه مورد بحث، آنان را كافر به (شناسايى قدرت) معرفى مى نمايد و مى فرمايد:(أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ):«آنان كسانى هستند كه به خداى خود كفر ورزيده اند» و درست او را نشناخته اند. محدود ساختن قدرت خداوند، علتى جز تشبيه خالق به مخلوق و قياس آفريننده به انسان ناتوان ندارد.
انديشه «قياس» و «تشبيه» در باب خداشناسى به سان بند اسارت است كه فكر را از هر نوع پرواز به سوى تنزيه خداوند از تجسيم و تحديد باز مى دارد، هم چنان كه غل و زنجير اسارت، مانع هر نوع پيشرفت شخص اسير مى شود. لذا در آيه مورد بحث، منكران معاد را با صفت ديگر معرفى كرده است:
(أُولئِكَ الأَغْلالُ فِى أَعْناقِهِمْ).
«آنان كسانى هستند كه زنجير به گردن دارند».
بنابراين بعيد نيست مقصود از اين غل و زنجير، همان رشته هاى خرافات