responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 710

مناظره اى ديگر

سياست امام (عليه السلام) در باره خوارج اين بود كه تا خونى نريزند ودست به غارت اموال نزنند در كوفه واطراف آن بتوانند به آزادى زندگى كنند، هرچند شب وروز نعره هاى انكار آنان مسجد را پر كند وبر ضدّ او شعار دهند.از اين رو، امام(عليه السلام) بار ديگر ابن عبّاس را روانه دهكده حروراء كرد. وى به آنان گفت:چه مى خواهيد؟گفتند:بايد همه كسانى كه در صفّين بوده اند وبا تحكيم موافقت كرده اند از كوفه خارج شوند وهمگى به صفّين برويم وسه شب در آنجا بمانيم واز كرده خود توبه كنيم وآن گاه براى نبرد با معاويه رهسپار شام شويم!

در اين پيشنهاد آثار لجاجت وحماقت كاملاً پيداست. زيرا هرگاه مسئله حكميّت كار خلاف وگناهى باشد ديگر لازم نيست كه حتماً توبه در مكانى صورت پذيرد كه گناه در آنجا صورت گرفته است، آن هم به شرطى كه سه شب در آنجا اقامت كنند!بلكه توبه با يك لحظه ندامت واقعى وبا ذكر صيغه استغفار صورت مى گيرد.

امام (عليه السلام) در پاسخ آنان گفت:چرا اكنون اين سخن را مى گوييد كه دو حَكَم معيّن واعزام شده اند وطرفين به يكديگر عهد وپيمان داده اند؟

گفتند: در آن وقت جنگ طول كشيد وسختى وفشار فزونى گرفت ومجروحان زياد شدند وما اسلحه وچهارپايان بسيار از دست داده بوديم; ازا ين رو، تحكيم را پذيرفتيم.

امام (عليه السلام) فرمود: آيا در روزى كه فشار فزونى گرفته بود پذيرفتيد؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) پيمان خود را با مشركان محترم مى شمرد، ولى شما به من مى گوييد كه پيمان خود را بشكنم؟

خوارج در درون احساس شرم كردند ولى به سبب تعصب بر عقيده، يكى پس از ديگرى وارد مى شدند وشعار مى دادند كه:«لا حُكْمَ إِلاّ للّهِ وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 710
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست