responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 635

به اين كار از ديگران اولى هستى.معاويه گفت: على يك بار مرا به مبارزه دعوت كرد، ولى من هرگز به ميدان او نمى روم، چه سپاه براى حفظ فرمانده است.سرانجام بُسر بن اَرطاة را تشويق به مقابله با امام (عليه السلام) كرد وگفت:بااو در گرد وغبار به مقابله برخيز.پسر عموى بُسر، كه تازه از حجاز وارد شام شده بود، او را از اين كار بازداشت، ولى بُسر به سبب قولى كه به معاويه داده بود روانه ميدان شد ودر حالى كه در پوششى از آهن فرو رفته بود على (عليه السلام) را به مبارزه دعوت كرد. ضربت نيزه امام (عليه السلام) او را نقش بر زمين ساخت و او همچون عمروعاص دست به كشف عورت خود زد وامام از تعقيب او منصرف شد.[1]

اصرار معاويه بر صلح

جنگ تمام عيار در صفّين، به سبب طولانى شدن وفزونى تلفات سپاه شام، معاويه را برآن داشت كه به هر نحو كه ممكن است امام(عليه السلام)را به صلح وسازش ومتاركه نبرد وبازگشت هر دو سپاه به منطقه اوّليه وادار سازد واين كار را از طرقى آغاز كرد كه اهمّ آنها سه راه بود:

1ـ مذاكره با اشعث بن قيس.

2ـ مذاكره با قيس بن سعد.

3ـ نگارش نامه به امام(عليه السلام).

امّا اين نقشه ها به جهت قوّت روحيه سپاه امام (عليه السلام) نقش بر آب شد، تا اينكه سرانجام حادثه«ليلة الهرير» رخ داد ونزديك بود سازمان نظامى معاويه به كلى متلاشى شود. امّا فريبكارى معاويه وساده لوحى عراقيان وتلاش ستون پنجم شام در داخل سپاه امام (عليه السلام) جريان را به نفع سپاه شام تغيير داد. اينك تفصيل مذاكرات ملاقاتهاى معاويه:

1ـ معاويه برادر خود عتبة بن ابى سفيان را كه مرد سخنورى بود به حضور


[1] وقعه صفّين، ص 459.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 635
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست