responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 609

يك تاكتيك نظامى

در روز دهم ويا پس از آن،آن گاه كه درگيرى شديدى ميان سوار كاران عراق با سواره نظام شام رخ داد، هزار نفر از سپاه امام (عليه السلام) به محاصره شاميان درآمدند ورابطه آنان با محور اصلى سپاه قطع شد. در اين موقع، امام (عليه السلام) با صداى بلند فرمود:آيا كسى نيست كه رضاى خدا را بخرد ودنياى خود را در مقابل آخرت بفروشد؟مردى به نام عبد العزيز، درحالى كه بر اسب شبرنگى سوار شده ودر آهن فرو رفته بود وجز ديدگان او چيزى از بدن او پيدانبود، به نزد امام (عليه السلام) آمد وگفت: امر بفرما كه هرچه فرمان دهى انجام خواهم داد. امام او را دعا كرد وگفت: بر سپاه شام حمله كن وخود را با ياران محاصره شده برسان وچون به آنان نزديك شدى بگو كه اميرمؤمنان به شما سلام مى رساند و مى خواهد كه شما از آن سو تكبير بگوييد وما نيز از اين سو تكبيرمى گوييم وشما از آن سو وما از اين سو حمله مى كنيم تا حلقه محاصره را بشكنيم وشما را آزاد سازيم.

مأمور امام (عليه السلام) مردانه بر سپاه شام حمله كرد وخود را به ياران محاصره شده رساند وپيام امام را ابلاغ كرد. آنان از شنيدن پيام امام(عليه السلام) خوشحال شدند وآن گاه تكبير وتهليل ونبرد از دو سو آغاز گرديد وحلقه محاصره در هم شكست ومحاصره شدگان به مركز سپاه امام (عليه السلام) پيوستند.شاميان با دادن هشتصد كشته عقب نشستند وآتش جنگ به طور موقّت فروكش كرد.[1]

فزونى تحرّكات سياسى در گرماگرم نبرد

كارشناسان امور نظامى از آغاز حمله عمومى سپاه على (عليه السلام) پيروزى را از آنِ امام مى دانستند، زيرا با چشمان خود مى ديدند كه هر روز وضع جنگ به نفع آن حضرت تغيير مى يابد وسپاه معاويه را انهدام ومرگ تهديد مى كند. اين پيروزى ناشى


[1] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج5، ص 243; وقعه صفّين، ص 308.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست