responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 522

بارى، عبيد اللّه به سخنرانى پرداخت وچون رشته سخن به على (عليه السلام) رسيد كلام خود را بُريد ودر باره او چيزى نگفت و از منبر پايين آمد.

معاويه به او پيغام داد وگفت: برادر زاده ام، سكوت تو در باره على به دو علت بود:ناتوانى، يا خيانت.

وى در پاسخ معاويه گفت:نخواستم در باره مردى شهادت بدهم كه هرگز در قتل عثمان شركت نداشته است واگر مى گفتم مردم از من مى پذيرفتند. معاويه از پاسخ وى ناراحت شد واو را طرد كرد وبراى او مقام وموقعيتى قائل نشد.

عبيد اللّه در سروده اى، به نحوى، سخن خود را ترميم كرد ودر آن ياد آور شد كه:

هر چند على در قتل عثمان نقشى نداشت ولى قاتلان او گِرد او را گرفتند واو كار آنان را نه تحسين كرد ونه تقبيح.ودر باره عثمان گواهى مى دهم كه او در حالى كه از اعمال خود توبه كرده بود به قتل رسيد.[1]

چنين انعطافى از فرزند عمر براى معاويه كافى بود ولذا، به سبب همين انعطاف، دل او را به دست آورد واو را از مقرّبان خود قرار داد.

مشكل تحويل قاتلان عثمان

بزرگترين بهانه معاويه در برافراشتن پرچم مخالفت وگرد آوردن سپاه براى نبرد با على (عليه السلام)، مسئله حمايت امام از قاتلان عثمان بود.

پيشتر در باره علل قتل عثمان به تفصيل سخن گفته شد. آنچه در اينجا بايد مطرح شود اين است كه وضع مهاجمان وموقعيت آنان در جامعه به گونه اى بود كه على (عليه السلام) هم قادر بر تحويل آنان نبود. درست است كه گروهى خانه عثمان را محاصره كردند وگروهى ديگر او را به قتل رساندند، ولى موقعيت اين گروه به سبب


[1] وقعه صفّين، صص 84ـ 82.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 522
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست