responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 43

حديث را هم كه نقل كرده بوده به كلى حذف كرده است. تو گويى افراد متعصبى او را در نقل همان قسمت نيز ملامت ودر نتيجه وادار كرده اند كه برگه ديگرى به دست نقادان تاريخ بدهد ولطمه ديگرى بر كتاب خود وارد سازد.

سخنى از اسكافى

اسكافى در كتاب معروف خود در باره اين فضيلت تاريخى كه حضرت على (عليه السلام) در محضر پدر وعموها وشخصيتهاى برجسته بنى هاشم با پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) پيمان فداكارى بست وآن حضرت نيز او را برادر ووصىّ وخليفه خود خواند داد سخن داده چنين مى گويد:

كسانى كه مى گفتند ايمان امام (عليه السلام) در دوران كودكى بوده است ـ دورانى كه كودك در آن خوب وبد را به درستى تشخيص نمى دهد ـ در باره اين سند تاريخى چه مى گويند؟

آيا ممكن است پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) رنج پختن غذاى جمعيت زيادى را بر دوش كودكى بگذارد؟ويا به كودك خردسالى فرمان دهد كه آنان را براى ضيافت دعوت كند؟ آيا صحيح است پيامبر كودك نابالغى را راز دار نبوت بداند ودست در دست او بگذارد واو را برادر ووصىّ ونماينده خود در ميان مردم معرفى كند؟

مسلّماً خير. بلكه بايد گفت على (عليه السلام) در آن روز از لحاظ قدرت جسمى ورشد فكرى به حدّى رسيده بود كه براى همه اين كارها شايستگى داشت.لذا اين كودك هيچ گاه با كودكان ديگر انس نگرفت ودر جرگه آنان وارد نشد وبه بازى با آنان نپرداخت، وبلكه از لحظه اى كه دست پيمان خدمت وفداكارى به سوى رسول خدا دراز كرد در تصميم خود راسخ بود وپيوسته گفتار خود را با كردار توأم مى ساخت ودر تمام مراحل زندگى انيس پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بود.

او نه تنها در آن مجلس اوّلين كسى بود كه ايمان خود را نسبت به رسالت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ابراز داشت بلكه هنگامى كه سران قريش از پيامبر خواستند كه براى

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست