responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 398

بازگشت عايشه از نيمه راه مدينه به مكّه

پيشتر گذشت كه در هنگام محاصره خانه عثمان از طرف انقلابيون مصرى وعراقى، عايشه مدينه را به عزم حج ترك گفت ودر مكّه بود كه خبر قتل عثمان را شنيد ولى خبر نرسيد كه مسئله خلافت پس از قتل خليفه به كجا منجر شد. از اين جهت تصميم گرفت كه مكّه را به عزم مدينه ترك گويد.

در مراجعت از مكّه، در منزلى به نام «سرف»، با مردى به نام ابن امّ كلاب ملاقات كرد واز اوضاع مدينه پرسيد. وى گفت كه محاصره خانه خليفه هشتاد روز به طول انجاميد وسپس او را كشتند وبعد از چند روز با على (عليه السلام) بيعت كردند.

وقتى عايشه از اتّفاق مهاجرين وانصار بر بيعت با امام آگاه شد سخت برآشفت وگفت: اى كاش آسمان بر سرم فرو مى ريخت.سپس دستور داد كه كجاوه او را به سوى مكّه بازگردانند، در حالى كه نظر خود را در باره عثمان دگرگون كرده بود ومى گفت: به خدا سوگند،عثمان مظلوم كشته شده است ومن انتقام او را از قاتلان او مى ستانم.

آن مرد گزارشگر رو به او كرد وگفت: تو نخستين كسى بودى كه به مردم مى گفتى عثمان كافر شده است وبايد او را كه، از حيث قيافه، شبيه نعثل يهودى است بكشند. اكنون چه شده كه از سخن نخست خود بازگشتى؟ وى در پاسخ، به سان كسى كه تير در تاريكى رها كند، گفت: قاتلان عثمان او را توبه دادند وسپس كشتند. در باره عثمان همه سخن مى گفتند ومن نيز مى گفتم، امّا سخن اخير من بهتر از سخن پيشين من است.

آن مرد در بى پايگى پوزش عايشه، اشعارى چند سرود كه ترجمه برخى از ابيات آن چنين است:

به قتل خليفه فرمان دادى وبه ما گفتى كه او از دين خدا خارج شده است.

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست