نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 139
كه على را دشمن بدارد.خدايا، ياران على را يارى كن ودشمنان او را خوار وذليل گردان. پروردگارا، على را محور حق قرار ده.
سپس افزود:
لازم است حاضران به غايبان خبر دهند وديگران را از اين امر مطلّع كنند.
هنوز اجتماع با شكوه به حال خود باقى بود كه فرشته وحى فرود آمد وبه پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) بشارت داد كه خداوند امروز دين خود راتكميل كرد ونعمت خويش را بر مؤمنان بتمامه ارزانى داشت.[1]
در اين لحظه، صداى تكبير پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بلند شد وفرمود:
خدا را سپاسگزارم كه دين خود را كامل كرد ونعمت خود را به پايان رسانيد واز رسالت من وولايت على پس از من خشنود شد.
پيامبر از جايگاه خود فرود آمد وياران او، دسته دسته، به حضرت على (عليه السلام) تبريك مى گفتند واو را مولاى خود ومولاى هر مرد وزن مؤمنى مى خواندند. در اين موقع حسّان بن ثابت، شاعر رسول خدا، برخاست واين واقعه بزرگ تاريخى را در قالب شعرى با شكوه ريخت وبه آن رنگ جاودانى بخشيد. از چكامه معروف او فقط به ترجمه دو بيت مى پردازيم:
پيامبر به حضرت على فرمود:برخيز كه من تو را به پيشوايى مردم وراهنمايى آنان پس از خود برگزيدم.هر كس كه من مولاى او هستم، على نيز مولاى او است. مردم! بر شما لازم است از پيروان راستين ودوستداران واقعى على باشيد.[2]
آنچه نگارش يافت خلاصه اين واقعه بزرگ تاريخى بود كه در مدارك دانشمندان اهل تسنن وارد شده است. در كتابهاى شيعه اين واقعه به طور گسترده تر