responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 85

خدا را با چيزى نميپوشانم[1].

2ـ طبرى، در تاريخ خود ياد آور است كه هر موقع عمر بن خطاب كسى را براى اداره امور به نقطهاى اعزام ميكرد، سفارش ميكرد كه از محمد، كمتر سخن نقل كنيد، و من همكار شما هستم[2].

3ـ ابن سعد، در طبقات خود نقل ميكند، وقتى عمر، «قرظة بن كعب» را به نقطهاى اعزام ميكرد، تا چند ميلى مدينه به مشايعت او رفت و ياد آور شد، علت مشايعت اين است كه ترا تذكر دهم تا از محمد كمتر روايت كنند[3].

4ـ ابوذر و عبداللّه بن مسعود و ابو درداء، سرگرم نقل حديث از پيامبر بودند، عمر آنان را مورد مؤاخذه قرار داد، و گفت، اين چيست كه پيوسته از محمد حديث پخش ميكنيد[4].

5ـ به خليفه گزارش دادند كه در دست مردم يك رشته كتابها است (كه در آنها سنن و احاديث رسول گرامى ضبط شده است). او از مردم خواست كه همه را بياورند تا وى در باره آنها نظر دهد. هر كس نوشتهاى داشت آورد، به گمان اينكه او مينگرد و ميخواند و اختلاف آنها را رفع ميكند. وقتى نزد او آوردند، همه را با آتش سوزانيد. آنگاه گفت آرزويى است مانند آرزوى اهل كتاب[5].

سخنان ياد شده، حاكى است كه بازدارى در تدوين و نشر حديث نبوى، نظريهاى بود كه پس از در گذشت رسول گرامى پديد آمد. هرگز پيامبر خدا، امت


[1] تقييد العلم، ص 49.
[2] تاريخ طبرى، ط اعلمى، ج 3، ص 273.
[3] طبقات ابن سعد، ج9،ص7، ط بيروت. كنز العمال، ج 10، ص 393، شماره 29482.
[4] كنز العمال، ج 1 ص 292، شماره 29479.
[5] تقييد العلم، ص 52.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 85
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست