responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 235

نظر شخصى، اشكالى ندارد; زيرا هيچ يك از فقهاء نگفتهاند كه بر همه مسلمانان لازم است كه تمام احكام فقهى را بدانند و يا با موضوعات آن آشنا شوند و بدان معتقد گردند، آرى بايد به صورت كلى معتقد بود كه آنچه را كه پيامبر گرامى از جانب خدا آورده، حق و استوار است و اما اين كه لازم است فرد فرد مسلمانان احكام فقهى را فراگيرند و بدان معتقد شوند، هيچ فقيهى بر آن فتوا نداده است.

از اين گذشته پيامبر گرامى حقيقت اسلام و ايمان را در اعتقاد به پنج چيز خلاصه كرده است و صحيح بخارى نيز آنها را در كتاب خود آورده است[1].

ب ـ آيا در مسأله امامت نصى از پيامبر گرامى هست يا نه؟

از نظر شيعه، رسول گرامى، مسأله پيشوايى پس از خويش را به دست فراموشى نسپرده و در حيات خود، امام بعد از خود را معين كرده است، كه رسميترين آن، همان تنصيص بر خلافت على (عليه السلام)در روز «غدير خم» است. آنگاه كه از حجة الوداع باز گشت، در چنين جايگاهى، با حضور جمع كثيرى از صحابه و ياران، دست على (عليه السلام) را گرفت و چنين فرمود:

«الست اولى بكم من انفسكم؟ قالوا: بلى. فقال: من كنت مولاه فهذا على مولاه...».

«اى مردم، آيا من به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همگى به تصديق پيامبر برخاستند و گفتند آرى، فرمود: «من كنت مولاه، فهذا على مولاه»، هر كس من نسبت به او اولى و سزاوارترم، على نيز نسبت به او، اولى و سزاوارتر است».

اين حديث، در كتابهاى محدثان سنى و شيعه، با اسناد محكم و استوارى نقل شده و علماى فريقين، كتابهايى پيرامون اين واقعه جاودان، نوشته اند كه


[1] صحيح بخارى، ج1، .

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست