responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علم غيب (آگاهى سوم) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 172

در آيه مورد بحث جريان از اين قبيل است: وقتى پيامبران علم و آگاهى محدود خود را، با علم و آگاهى بى پايان خداوند مقايسه مى كنند، و نيز متوجه مى شوند كه هر علم و آگاهى كه دارند از جانب او است، و خداست كه اين علم و آگاهى را به آنان داده است و از خود چيزى ندارند; بى اختيار در برابر علم اصيل و ذاتى و نامحدود او، خضوع نموده و هر نوع علم و آگاهى را از خود سلب مى نمايند و مى گويند ما آگاه نيستيم و تنها تويى آگاه از مطلب و آگاه به حق.

در فلسفه اسلامى پيرامون واقعيت علم و آگاهى آمده است: كه علم حقيقى و آگاهى كامل، اين است كه از مجموع عللى كه در طول زمان مايه پيدايش حادثه اى گرديده و حوادثى كه فعلاً با آن همگام و همزمان است، آگاه گرديم و چنين علمى، از توانايى بشر بيرون است.

با در نظر گرفتن اين جهات صحيح است كه پيامبران در برابر علم الهى خضوع كنند و بگويند: (لا علم لنا)خصوصاً با توجه به اين كه اگر علمى دارند، مربوط به خود آنان نيست، بلكه پرتوى است از نور و علم الهى كه براى آن حد و مرزى نيست، وخداوند درباره علم بشر چنين گفته است:(وَما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ )

نام کتاب : علم غيب (آگاهى سوم) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست