بهشمار مىرود. از اينجا روشن مىگردد كه حجيت فاطمه زهرا بر فرزندان معصومش در واقع از باب وساطت علمى بين خداوند و ايشان مىباشد كه به وسيله مصحف فاطمى برقرار شده است مانند حجيت رسول خدا بوسيله قرآن مجيد كه مصدر علوم ائمه مىباشد.

گفتنى است آن علمى كه ائمه اطهار از مصحف فاطمى اخذ مىكنند فقط از وجود مكتوب آن مصحف نمىباشد بلكه اين وجود مكتوب يك وجود تنزيلى از آن حقائقى است كه بر قلب مطهر فاطمه زهرا القا شده است، پس وساطت آن حضرت به لحاظ عالم انوار مىباشد و شاهد بر اين مطلب روايات آغاز آفرينش و خلقت انوار ائمه اطهار مىباشد كه ابتدا نور پيامبر اكرم خلق شد سپس نور امير مؤمنان و نور فاطمه زهرا از نور رسول خدا و امير مؤمنان مشتق شد و بعد نور حسنين از نور آنها و انوار ساير ائمّه از آن نور مشتق گرديد. پس فاطمه زهرا عليها السلام واسطه فيض تكوينى و كمالات نفسانى همه ائمه اطهار مىباشد كه اين مقامى رفيع و سرّى عظيم مىباشد.

سلمان فارسى نقل مىكند كه روزى خدمت رسول خدا رسيدم حضرت تا به من نظر افكند فرمود: «اى سلمان خداوند عز و جل هيچ نبى و يا رسولى را مبعوث نفرمود مگر اينكه براى او دوازده نقيب قرار داد» گفتم:

اى رسول خدا اين مطلب را از دو كتاب فهميدى (تورات و انجيل)؟ فرمود:

اى سلمان آيا نقباى دوازده گانه مرا كه خداوند آنها را براى امامت بعد از من اختيار كرده است مىشناسى؟

گفتم: خدا و رسولش داناترند.

فرمود: اى سلمان خداوند مرا از نور پاكش آفريد و من خدا را