نام کتاب : مقامات حضرت فاطمه« عليها السلام» در كتاب و سنت نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : 1 صفحه : 154
تصرف و يد بودن آن به وسيله فاطمه و يا پاك و معصومه بودنش كه غير از راستى در كلامش يافت نمىشود و ساير ادله به روشنى معلوم مىگردد و حضرت زهرا به همه اين وجوه استدلال مىفرمايد، ولى بيشترين دلايل ايشان در مورد حق ذوى القربى است كه ولايت بر فىء و انفال مىباشد.
«اما در مورد انفال هيچكس راهى بر تسلط بر آن ندارد و مختص رسول خداست و فدك نيز به رسول خدا و امير المؤمنين تعلق دارد، زيرا هيچكس در موقع فتح آن با رسول خدا و امير مؤمنان نبود» بر اين امر رواياتى چند تصريح دارد:
[روايت] اول
: آنچه كلينى و شيخ در تهذيب از على بن اسباط نقل مىكنند كه گفت:
«ابو الحسن موسى (امام موسى بن جعفر عليهما السلام) بر مهدى عباسى وارد شد در حالىكه او مشغول رسيدگى به مظالم بود فرمود: يا امير المؤمنين چرا داد ما ستانده نمىشود؟ مهدى گفت: اى ابو الحسن آن چيست؟ (حق شما چه مىباشد؟) فرمود: خداوند موقعى كه پيامبرش فدك را فتح كرد بدون خيل و ركاب (يعنى بدون خونريزى و جنگ) بر رسولش آيه وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ را نازل فرمود و رسولش نمىدانست كه ذا القربى چه كسانى هستند، لذا از جبرئيل سؤال كرد و او از پروردگارش سؤال نمود، پس خداوند چنين وحى فرستاد كه فدك را به فاطمه عليها السلام بده و فاطمه فرمود اى رسول خدا، از خداوند و از تو قبول نمودم. وكلاى آن حضرت در زمان