نام کتاب : شيوه هاى نوين عزادارى بدعت يا سنت؟ نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : 1 صفحه : 41
از باب نمونه: نكاح و يا طلاق نزد عقلا معناى خاصى دارد، و شارع نيز
همان معنى را موضوع حكم خود قرار داده، اما قيود و شروطى را در آن لحاظ كرده كه
عقلا آن را در عرفهاى خود ملاحظه نمىكنند. در اين صورت نكاح و يا طلاق فاقد اين
شرائط هر چند در نظر عرف و لغت نكاح و طلاق هست، اما از نظر شارع نكاح و طلاق به
حساب نمىآيد و موضوع حكم شرعى نيست.
اما هر جا شارع در موضوعى از موضوعات تصرفى نكرد و آن را به حال خود
باقى گذاشت آن موضوع با همان وسعتى كه در لغت و عرف دارد موضوع حكم شرعى خواهد
بود. مثلًا يكى از قيود موضوع حكم وجوب نماز ظهر زوال خورشيد است، و چون شارع در
معنى زوال تصرفى نكرده به همان معنى لغوى خود باقى خواهد ماند.
شعائر- همانطور كه مفصلا بيان شد- معنى لغوى خاصى دارد، و همين شعائر
موضوع احكامى در شرع قرار گرفته است، طبيعى است كه اين موضوع با همان معناى لغوى و
همان وسعتى كه در عرف براى آن هست موضوع اين احكام قرار خواهد گرفت. زيرا شارع وضع
جديدى براى شعائر نكرده و معناى خاصى براى آن در نظر نگرفته وآن را به همان معناى
لغوى خود باقى گذاشته است.
از اين رو هرگاه متشرعه علامتى جديد براى يكى از معالم دينى، و از
همه مهم تر براى عزاى سيد مظلومان عالم قرار بدهند، به طورى كه آن علامت و رمز و
نماد و شعار دين محسوب شود، ونزد عرف ميان آن علامت با آن معناى دينى ارتباط
برقرار شود، چنين چيزى از حيث
نام کتاب : شيوه هاى نوين عزادارى بدعت يا سنت؟ نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : 1 صفحه : 41