responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 431

21. احكام ضامن شدن

(مسأله 1939) اگر انسان بخواهد ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد، ضامن شدن او در صورتى صحيح است كه به هر لفظى اگرچه عربى نباشند به طلبكار بگويد كه من ضامن شده ام طلب تو را بدهم و طلبكار هم رضايت خود را بفهماند; ولى راضى بودن بدهكار شرط نيست.

(مسأله 1940) ضامن و طلبكار بايد مكلف و عاقل باشند و كسى هم آنها را محبور نكرده باشد و نيز بايد سفيه و ممنوع التصرف در مال نباشد و اين شرايط در بدهكار معتبر نيست.

(مسأله 1941) هر گاه براى ضامن شدن خودش شرطى قرار دهد، مثلاً بگويد اگر بدهكار قرض تو را نداد من مى دهم تعهد او صحيح است ولى درصورتى قطعى مى شود كه بدهى او را در موقعش ندهد و ضمانت رايج در بانك ها از اين قبيل است و ـ لذا ـ بانك اوّل به بدهكار رجوع مى كند و اگر نداد، از ضامن مى گيرد و از نظر فقهى اين نوع ضمان از قبيل نقل ذمّه نيست بلكه ضم ذمه به ذمه است.

(مسأله 1942) كسى كه انسان ضامن بدهى او مى شود بايد بدهكار باشد، پس اگر كسى بخواهد از ديگرى قرض كند; تا وقتى قرض نكرده، انسان نمى تواند ضامن او شود.

(مسأله 1943) در صورتى انسان مى تواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى همه معين باشد، پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم، چون معين نكرده كه طلب كدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل است. و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار باشد و انسان بگويد من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معين نكرده كه بدهى كدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل

نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست