نام کتاب : آسيب شناسى خانواده نویسنده : ویسی، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 86
اختلالات روانى بسيار جدى مىگردد.
تعريف وسواس: وسواس به دو نوع فكرى و
عملى تقسيم مىشود. در وسواس فكرى شخص مجبور است دربارۀ
چيزهايى فكر كند كه همواره آرزو مىكند بتواند راجع به آنها نينديشد، يا ناچار است
اعمالى را انجام دهد كه دائماً به خود مىگويد: اى كاش مىتوانستم آنها را انجام
ندهم. بدين ترتيب وسواسهاى فكرى شامل انديشهها، تكانهها و عقايد ناخواسته و
مداومى هستند كه شخص قادر به خوددارى از آنها نيست.
امّا وسواس عملى، رفتارهاى به ظاهر
نامعقولى را كه به صورت ثابت و تكرارى انجام مىشوند، در بر مىگيرد. افرادى كه
اختلال وسواس فكرى دارند، از ماهيت اضطراب آور و ناتوان كنندۀ وسواسهاى
خود آگاهند، ولى احساس مىكنند كه قادر نيستند آنها را متوقف سازند، وسواس فكرى و
عملى غالباً ارتباط مستقيمى با يكديگر دارند؛ مثلاً شخصى كه به كثيف بودن دستهاى
خود يا گناه آلود بودن رفتار خود معتقد است، امكان دارد كه دستهاى خود را هر چند
دقيقه يك بار بشويد. فرد ديگرى كه افكار وسواسى دارد ممكن است بكوشد تا از طريق
تمركز برشمردن قدم هايش آنها را از ذهن خويش دور كند.[1]
آثار وسواس
اختلال شخصيت وسواسى از طريق يك كوشش
فراگير و گسترده براى كمالطلبى در مقايسه با ديگران مشخص مىشود. آنان در انجام
دادن كارى هر قدر هم نتيجۀ آن عالى باشد، راضى و خوشنود نيستند. بنابراين، همواره ناتوانى خود را در
رسيدن به استانداردهاى قابل دسترس پيش بينى مىكنند. غالباً كارهاى مهم را ناتمام
رها ساخته، زمان كمى براى كارهايى كه مستلزم وقت زياد است صرف مىكنند. آنگاه از
اين كار دست كشيده و آن را معوّق مىگذارند. گرچه ارزش بسيار براى سودمندى كار و
روابط بين اشخاص قائلند، اما در كارها، قوانين و برنامهها درگير جزئيات مىشوند،
آنان در تصميمگيرىهاى خود زحمت و دردسرهاى زيادى احساس مىكنند و در رها ساختن و
به تعويق انداختن كارهاى لذت بخش