يكى از انتظاراتى كه هر كس از همسر خود دارد، اين است كه او را درك
كند، با وى تفاهم داشته باشد، نسبت به مشكلات او همدلى و همكارى داشته باشد و در
حلّ آن بكوشد. اين انتظار در زندگى مشترك خانوادگى امرى طبيعى است؛ اما بايد توجّه
داشت كه اين مسأله دو جانبه است؛ يعنى همانطور كه مرد از همسر خود توقّع دارد كه
او را درك كند، او نيز بايد همسرش را درك كند. بدين گونه درك همسر وظيفهاى است كه
هر يك از زن و شوهر بايد در طول زندگى مشترك زناشويى به آن توجّه داشته باشند.
نقش درك همسر در زندگى
اساس زندگى خانوادگى كه بر همدلى و همكارى زن و مرد بنا شده، بدون
تفاهم با همسر، ميسّر نيست.
ريشه بسيارى از اختلافات خانوادگى در عدم درك همسر نهفته است.
همسرانى كه با يكديگر تفاهم ندارند. به مشكلات و گرفتاريهاى همسر خود توجّهى
ندارند؛ در نتيجه نه تنها براى حل آن نمىكوشند، بلكه با توقّعات ناروا و بيجاى
خود، مشكل تازهاى بر مشكلات همسر مىافزايند.
درك موقعيّت و مشكلات همسر موجب مىشود كه انسان به نيكيهاى همسر
توجّه بيشترى كرده، قدردان زحمات او باشد. بر عكس، كسى كه همسر خود را درك
نمىكند، تمام تلاشهاى او را ناديده مىگيرد و عيبها و كاستيهاى همسر در نظرش
بسيار جلوه