نام کتاب : مبدا شناسى نویسنده : کریمی، جعفر جلد : 1 صفحه : 134
يا اميرَ الْمُؤْمِنينَ، مَتى كانَ رَبُّكَ؟ قالَ وَيْلَكَ، انَّما يُقالُ مَتى كانَ لِما لَمْ يَكُنْ، فَامَّا ما كانَ فَلا يُقالُ مَتى كانَ، كانَ قَبْلَ الْقَبْلِ بِلا قَبْلٍ وَ بَعْدَ الْبَعْدِ بِلا بَعْدٍ وَ لا مُنْتَهى غايَةٍ لِتَنْتَهِىَ غايَتُهُ «1» اى امير مؤمنان، از چه زمانى پروردگارت بوده است؟ امام (ع) فرمود: واى بر تو، درباره موجودى كه سابقه نيستى دارد، گفته مىشود از چه زمانى بوده است، اما در مورد خدايى كه هميشه بوده، گفته نمىشود از چه زمانى بوده است. او قبل از هر قبلى بوده، بدون آنكه قبلى داشته باشد و بعد از هر بعدى خواهد بود، بدون آنكه بعدى داشته باشد. او نهايتش پايانى ندارد تا به انتها برسد. همچنين آن حضرت فرمود: وَ مَنْ قالَ ايْنَ؟ فَقَدْ غَيَّاهُ وَ مَنْ قالَ عَلامَ؟ فَقَدْ اخْلى مِنْهُ وَ مَنْ قالَ فيمَ؟ فَقَدْ ضَمَّنَهُ «2» هر كس بگويد او كجاست، پس در حقيقت، نهايتى براى او در نظر گرفته (و ذات او را در مكان محدودى منتهى دانسته) و هر كس بگويد روىِ چيست، جايى را از او خالى دانسته و هر كس بگويد در چيست، او را در ضمن چيزى قرار داده است.
نام کتاب : مبدا شناسى نویسنده : کریمی، جعفر جلد : 1 صفحه : 134