ميان مىبرد يا همه گناهان كبيره اين چنيناند. همه فرقههاى اسلامى
معتقدند كه كفر و شرك موجب حبط اعمال است؛ امّا درباره گناهان كبيره و صغيره ديگر
هم رأى نيستند. خوارج و بيشترينه معتزله نه تنها كفر و شرك، بلكه ديگر گناهان را
نيز موجب حبط عمل مىدانند و بر اين باورند كه اگر گناهكار توبه نكند، سزاوار كيفر
خداوند مىشود. اشاعره و برخى از معتزله معتقدند كه حبط عمل را نه نقل تأييد
مىكند و نه عقل (دائرة المعارف تشيّع، 1/ 492). دانشمندان شيعه
برآناند كه تنها كفر و شرك، اعمال نيك را باطل مىكند. هيچ گناهى جز اين دو
نمىتواند ثواب اعمال را از ميان بَرَد. حتّى ثوابى اندك نيز در كنار گناهان
فراوان، بر جاى مىماند و پاداش مىگيرد (تمهيد الاصول، 3/ 89- 99، 263، 268). آيات قرآنى (آل عمران، 25 و 57؛ نساء، 77 و
124) و دلايل عقلى نيز بر اين مطلب گواهى مىدهند؛ از جمله:
الف.
هيچ تضادّى ميان طاعت و معصيت نيست؛ ب. لازمه احباط با آن معناى گسترده، نسبت
بيدادگرى به خداوند سبحان است (كشف الفوائد، 94 و 95؛ كشف المراد،
327 و 328؛ اوائل المقالات، 31).
دانشمندان
معاصر شيعه نيز اين عقيده را تأييد مىكنند و معتقدند كه احباط، قانونى كلّى نيست
و تنها برخى گناهان را در بر مىگيرد (الميزان، 1/ 188- 172؛ تفسير نمونه، 2/ 72).
***
اراده الهى: خواستِ خداوند متعال
از
صفات ثبوتيّه خداوند است. متكلّمان و فيلسوفان همگى برآناند كه خداوند، «مريد»
است. اراده در حقيقت به صفت علم برمىگردد. درباره اينكه ماهيّت اراده خداوند
چيست، دو نظريّه مطرح است:
اوّل.
علم به اصلح:
بنابراين
نظريّه، اراده خداوند، نفس داعى است و آن، علم الهى به اصلح است؛ يعنى اراده عبارت
از علم خدا به صلاحى است كه در امور نهفته است. بيشتر متكلّمان شيعه بر همين
عقيدهاند (انوار الملكوت، 67).
حكماى
الهى نيز بر اين معنا تصريح كرده و گفتهاند كه اراده حق تعالى، عين علم او به
نظام احسن است و اين علم، منشأ آفرينش جهان به شمار است (دانشنامه
علائى، 97- 93؛ اسفار،
2/ 316). شيخ طوسى گفته