جدّى درباره موضوعات مهمّ دينى است و خداباورى و مسائل گوناگون
درباره خدا را طرح و بررسى مىكند. قلمرو فلسفه دين بسيار گسترده است و مسائل
مختلفى را دربرمىگيرد. مهمترين آنها عبارتاند از چيستى دين و ديندارى، جاودانگى
انسان و بررسى و تفسير كتب پيامبران الهى (دينشناسى، 21).
چيستى
دين:
در
تعريف دين آمده است كه مجموعهاى وحيانى و عقلانى است از عقايد، اخلاق و مقرّرات
كه نظر به اداره زندگى فردى و اجتماعى انسان دارند (آموزش
دين، 9- 6). آموزههاى دينى در بخش اعتقادى، مسائل مربوط به صفات خدا،
توحيد، نبوّت، وحى و معاد را مىكاود. در بخش اخلاق، تعاليمى را برمىرسد كه در پى
كسب فضائل و رفع رذائل اخلاقىاند، و سرانجام، واپسين بخش آن، ويژه مناسك و اعمال
و احكام است؛ يعنى مقرّرات دينى كه رفتار انسان با خود، خدا و اجتماع را به بررسى
مىگذارد (آشنايى با علوم اسلامى، 287 و 288).
هدف
دين:
بنابر
فلسفه دين، هر دين آسمانى دو هدف دارد: يكى هدف «ميانى» كه همان برقرار ساختن قسط
و عدل در جامعه انسانى است و در سايه اين هدف، سعادت دنيوى و اخروى انسان برآورده
مىشود (حديد/ 25). هدف ديگر، «نهايى» است كه عبارت از راه نمودن انسان از تاريكى
به روشنايى است (ابراهيم/ 1).
چون
هدف نهايى دين برآيد، انسان به كشف و شهود باطنى مىرسد و به مقام «نفس مطمئنّه»
نيل مىيابد (فجر/ 27).
منشأ
دين (مبدأ فاعلى):
سرچشمه
دين را منشأ آن گويند كه براساس جهانبينى الهى، خدا است. (منشأ دين) به عبارتى
ديگر، مبدأ فاعلى دين، خداوند است.
بنابر
جهانبينى الهى، خداوند دين خود را از گذر وحى در دسترس انسان نهاده است (كشف المراد، 346).
علّت
گرايش انسان به دين:
از
مسائل مهمّ فلسفه دين اين است كه چرا انسان همواره در پى دين است. فيلسوفان دين،
مهمترين علّت آن را عقل و سرشت انسانى مىدانند. بنابر روايات شيعه، پيامبران
الهى براى آن برانگيخته شدهاند تا گنجينه سرشت انسانى را ظاهر سازند و عقل آدمى
را به شكوفايى رسانند (نهجالبلاغه،
خطبه 1).
قوانين
دين:
فيلسوفان
دين بيان مىكنند كه دين داراى دو گونه قانون