مىرود و مردم را به اتحاد و يگانگى فرا مىخواند و چون لشكريان
سفيانى به مدينه مىرسند، به مكّه مىرود و به دعوت مردمِ آنجا مىپردازد. سرانجام
در ماه ذىالحجّه پس از مراسم حجّ او را در پيش خانه خدا و حرم امن، در برابر چشم
مردم مىكشند (زمينهسازان انقلاب جهانى مهدى، 75
و 77). دجّال: خروج دجّال را برخى روايات از علائم
ظهور دانستهاند و برخى ديگر از علائم قيامت. (اشراط السّاعة) از آن رو كه قيام
جهانى حضرت مهدى (ع) از مقدّمات قيامت است، برخى نشانههاى آن را- مانند خروج
دجّال- نشانه برپايى قيامت نيز دانستهاند (بحارالانوار، 52/ 209؛ كتاب الغيبة،
شيخ طوسى/ 267). درباره ماجراى دجّال احاديث فراوانى از پيامبر 6 نقل كردهاند
كه بسيارى از آنها از طريق اهل سنّت روايت گشتهاند. از اين احاديث، برخى جعلى و
ساختگىاند و نمىتوان بدانها اعتماد كرد (يوم الخلاص، 515). «دجّال» به معناى انسان فريبكارى است كه حق را مىپوشاند و
باطل را به جامه حق درمىآورد (مجمع البحرين، الرّبع الثانى/ 11). بنابر ظاهر روايات، دجّال، مردى ستمگر و
فريبكار است كه در آستانه ظهور، قيام مىكند و بسيارى از مردم را مىفريبد.
روايات، اوصاف شگفتى بدو نسبت داده و از آنچه مىكند و سرانجام او سخن گفتهاند.
برخى معتقدند كه «دجّال» نام شخص معيّنى نيست. در پارهاى روايات آمده است كه
دجّالهاى فراوانى خواهند آمد و تا خروج دجّالى، كه از نشانههاى ظهور است، هفتاد
دجّال خروج مىكنند.
بيشتر
رواياتى كه از دجّال سخن گفتهاند، قابل اعتماد نيستند (يوم
الخلاص، 516؛ فرهنگ نامه مهدويّت، 149). برخى معاصران نيز دجّال را كنايه از كفر جهانى و سيطره فرهنگ
مادّى بر جهان دانستهاند (تاريخ الغيبة الكبرى، 532).
ب.
نشانههاى غير حتمى:
برخى
از نشانههاى غير حتمى عبارتاند از: گرفتن ماه و خورشيد در ماه رمضان (منتخب الاثر، 440)؛ ظهور آتشى در آسمان (بحارالانوار، 52/ 240)؛ زلزله بزرگ در شام (همان،
216)؛ جنگهاى پى در پى و مرگ بسيارى از مردم جهان (منتخب
الاثر، 560)؛ ظهور و گسترش علم و دانش در قم (همان، 443)؛ بالا گرفتن ظلم
و فساد در جهان (بحارالانوار، 52/ 260- 256).