را توضيح و شرح دادهاند (ر. ك.
اصول كافى، 1/ 382- 370).
معانى
عرش:
گروههاى
مسلمان براى عرش معانى متعدّدى برشمردهاند:
1.
مشبِّهَه، عرش را تختى همانند تختهاى دنيايى دانستهاند كه خداوند بر آن تكيه
مىزند (الملل والنّحل، 1/ 108- 103)؛ 2. برخى
مسلمانان، عرش را- مطابق با هيئت بطلميوسى- فلك نهم دانستهاند كه محيط بر عالم
جسمانى است؛ 3. علماى شيعه بر آناند كه عرش، جسم نيست؛ بلكه كنايه است از سلطنت و
استيلاى خداوند متعال بر عالم خلقت (الميزان، 8/ 173- 166). بنابر معناى سوم، عرش الهى هم مُلك خداوند را در بر
مىگيرد كه مراد از آن تسلّط بر جميع آفريدگان است و هم علم الهى را مىپوشاند كه
مراد از آن، صورت همه حوادث و وقايع به گونه اجمال است (مصنّفات
شيخ مفيد، 5/ 1/ 45 و 46). قرآن در چند جا از عرش ياد كرده است؛ از آن جمله
است در آيهاى كه مىفرمايد: «كسانى عرش پروردگار را حمل مىكنند.» (الحاقه/ 17)
در جاى ديگر تصريح دارد كه موجوداتى در پيرامون عرش، پروردگار خويش را تسبيح
مىگويند (زمر/ 70). از اين گونه آيات مىتوان دريافت كه عرش، مقام رفيعى از
مقامات پروردگار است كه در آن تدابير و اوامر الهى به دست موجوداتى آسمانى تحقق
مىپذيرند (التوحيد، 321- 315).
«كرسى»
معنايى نزديك به «عرش» دارد؛ با اين تفاوت كه آنچه در عرش به گونه اجمال وجود
دارد، در كرسى به گونه تفصيل ظهور مىيابد. (كرسى)
***
عصمت: ملكه دورى از گناه و خطا
واژه
«عصمت» معانى متعدّدى دارد؛ مانند پاكدامنى، دورى از گناه و خويشتندارى.
منظور
از عصمت در باور شيعه، وجود ملكهاى (ملكه) است در انسان معصوم كه او را از گناه و
خطا بازمىدارد. خداوند به معصومان گونهاى دانش و آگاهى بخشيده است كه به واسطه
آن گناه و خطا نمىكنند. بدين ترتيب، از معصومان، گناهى سر نمىزند- خواه صغيره
باشد و خواه كبيره. عصمت از مقوله علم است و از اين رو، منافاتى با اختيار و اراده
انسان ندارد (الميزان، 11/ 162 و 220؛ يوسف/ 34- 22).