responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ شیعه نویسنده : خطيبي کوشکک، محمد و همکاران    جلد : 1  صفحه : 301

2/ 1471). بزرگان و علماى اسلام معتقدند كه پاره‌اى احكام شريعت خاتم نيز با احكام جديدى نسخ شده و كنار رفته‌اند؛ همانند قبله كه مسلمانان نخست مؤظف بودند رو به بيت المقدس نماز بگزارند؛ امّا پس از مدّتى اين حكم نسخ شد و وظيفه يافتند روى به سوى كعبه كنند و نيز همانند وجوب صدقه براى نجوا با پيامبر 6 و خانه‌نشين كردن زنان اگر خويش را به فحشا بيالايند (بقره/ 144؛ مجادله/ 13؛ نساء/ 15).

شفاعت: ميانجى‌گرى براى نجات گناهكاران‌

كلمه «شفاعت» از ريشه «شفع» است كه به معناى همراهى چيزى با چيزى همانند خود است. «شفع» در قرآن به معناى جفت، در برابر «وتر» آمده است (فجر/ 3؛ معجم الفاظ القرآن الكريم‌، 270). در شفاعت، گويى منزلت شفاعت‌كننده با ديگر عوامل نجات موجود در شخص شفاعت شونده همراه مى‌گردد و اين دو با هم مايه نجات مى‌شوند. بدين روى، شفاعت به تنهايى موجب نجات نيست و تنها براى كسانى كه عوامل نجات را به صورت ناقص دارايند، سودمند مى‌افتد. شفاعت از درهاى رحمت الهى است كه خداوند، خود، بر بندگانش گشوده است تا از اين گذر آنان را ببخشايد و از نقايص، بپيرايد و شايسته بهشت كند. بخشايش الهى همانند ديگر نعمت‌ها و رحمت‌هاى الهى، پيرو نظامى ويژه است و شفاعت‌كنندگان، وسائطى هستند كه از طريق آنان بخشايش و آمرزش الهى به گناهكاران مى‌رسد (مجموعه آثار استاد مطهرى‌، 1/ 259).

بنابراين، هيچ كس نمى‌تواند خداوند را به قبول شفاعت وادارد. شفاعت موجب مى‌گردد كه گناهكاران از رحمت الهى نااميد نگردند و همه راههاى ارتباط با خدا را بسته مپندارند. شفيع از خداوند نمى‌خواهد كه مولويّت خويش يا بندگى بندگان خود را ناديده انگارد و از حكم خويش درباره بنده درگذرد و يا قانون مجازات را تغيير دهد؛ بلكه از گذر تمسّك به صفاتى مانند كرم و بزرگى و سخاوت خدا، كه مايه بخشايش و گذشت‌اند، يا صفاتى از بنده- مانند حقارت و ذلّت و ناتوانى- و به واسطه منزلتى كه خود نزد خدا دارد، مى‌خواهد كه از خطاى گناهكار درگذرد (الميزان‌، 1/ 159).

نام کتاب : فرهنگ شیعه نویسنده : خطيبي کوشکک، محمد و همکاران    جلد : 1  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست