جهانى دوم و كشتار يهود به دست هيتلر راه تأسيس دولت مستقل يهودى را
هموار ساخت. سرانجام سازمان ملل در سال 1948 به تجزيه خاك فلسطين رأى داد و اين
سرزمين را به دو بخش اسلامى غربى به نام اردن هاشمى و يهودى به نام اسرائيل تقسيم
كرد (خلاصة الاديان، 146 و 147).
ديدگاه
قرآن درباره يهود:
قرآن
بارها از حضرت ابراهيم ياد كرده و اين ادعاى يهوديان را كه او را يهودى مىدانند
نادرست شمرده و فرموده است: «ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى، بلكه موحدى خالص و
مسلمان بود و از مشركان نبود.» (آل عمران/ 68) آيات قرآن درباره حضرت موسى (ع) بيش
از ديگر پيامبران سخن گفته و مراحل گوناگون زندگى او را وصف كردهاند؛ دوران كودكى
موسى (ع)، افكندن او به نيل، پرورش يافتن در خانه فرعون، سخن گفتن خداوند با او،
سرگردانى يهود به دليل نافرمانى از او، ورود به ارض موعود و مأموريت يافتنش براى
دعوت فرعون (طه/ 40- 9؛ قصص/ 14- 7؛ 26- 20؛ اعراف 136- 103).
بخشى
ديگر از آيات قرآنى، از نعمتهاى خداوند به يهود ياد كرده است؛ همانند بهرهمندى
از پيامبران فراوان، نجات يافتن از دست ستم فرعون، جوشش دوازده چشمه آب، مبعوث
گشتن دوازده نقيب، پذيرفته شدن توبه آنان و شكافته شدن رود نيل و غرق شدن فرعون
(قصص/ 171؛ بقره/ 49، 56 و 60؛ اعراف/ 160؛ نساء/ 153). همچنين صفتهاى زشت
بنىاسرائيل را نكوهش مىكند؛ همانند پيمانشكنى، اسراف، رباخوارى، طمع به
دارايىهاى ديگران، حرص به زندگى، رشوهخوارى، ستمكارى، بتپرستى و تكذيب پيامبران
(نساء/ 155 و 161؛ مائده/ 13، 32؛ بقره 57 و 96). قرآن كريم، دروغگويىها و
ادعاهاى نارواى يهوديان را نقل مىكند و مىنكوهد.
يهوديان
به ناروا مدعى بودند كه هدايت تنها از آن آنان است (بقره/ 135) و آنان در دوزخ
نمىمانند (آل عمران/ 183) و دست خدا بسته است (مائده/ 164) و تنها كتاب خويش را
مىپذيرند و به همان عمل مىكنند. به بخشى از تورات كه به سود خود مىپندارندش
ايمان دارند و