نمىافتند و نظر به زمانى ويژه ندارند و ويژگى آيندهنگرى و
دورانديشى دارند (الميزان، 17/ 406).
ه.
سازگارى درونى:
قوانين
و مقرّرات و بايدها و نبايدهاى هر آيينى آن گاه جامعيّت مىپذيرند كه از سازگارى
درونى نصيب برند و با يكديگر در ستيزه نباشند. تعاليم اسلامى به گونه كامل از اين
ويژگى بهرهمندند.
و.
خِرَد محورى:
آموزههاى
اسلامى، همگى، با خرد انسان همراه و همسازند و عقل آدمى بر آنها مُهر تأييد
مىگذارد. البته قلمرو اين ملاك تا آنجا است كه عقل بتواند مصالح و مفاسد را
بازشناسد (دينشناسى، 171 و 172).
ز.
اصل اجتهاد:
وجود
اصل اجتهاد مستمر در آيين اسلام ملاكى ديگر است كه جامعيّت آن را تضمين مىكند.
اجتهاد مستمر به معناى استنباط احكام جزئى از قواعد كلّى متن دين است (رهبرى در اسلام، 463- 449).
***
جِن: پرى
موجودى
است ناشناخته كه خداوند پيش از آفرينش انسان آفريده است (حجر/ 27).
وجود
جن، از كلام خداوند و پيامبران (ع) ثابت مىشود و همه علماى اسلام بر آن اجماع
دارند. افزون بر اين، بسيارى از عُقلا و ارباب مكاشفه، جن را ديدهاند و بدين روى،
نمىتوان وجود او را انكار كرد، اگرچه با دلائل عقلى نتوان وجودش را به اثبات
رساند (شرح المقاصد، 3/ 366 و 367). قرآن كريم، بيست و دو
بار كلمه «جن» را به كار برده است و نيز از واژگانى همانند «الجان» و «الجِنَّة»
استفاده كرده است. حتّى نام يكى از سورههاى قرآن «جنّ» است. با اين همه، ابهامات
فراوانى درباره اين موجود وجود دارد؛ زيرا انسان به گونه معمول از ديدن او ناتوان
است.
متكلمان
مسلمان بر آناند كه جن از اجسام لطيف است و مىتواند به شكلهاى گوناگون درآيد (تلخيص المحصّل، 230)؛ ولى فيلسوفان
معتقدند كه جن، جسم ندارد و جسمانى نيست و بر خلاف انسان، موجودى است مجرّد و از
نوع آتش و هوا (قبسات، 403). البته اينكه جن از آتش آفريده
شده است، دليل قرآنى دارد (حجر/ 27)؛ امّا اين آتش از جنس آتش عنصرى نيست؛ زيرا از
خود گرما برون نمىدهد (نثر طوبى،
1/ 140). قرآن كريم، جن را موجودى مكلّف مىداند و مىفرمايد: