نظريّه
مشهور شيعه بر آن است كه آموزههاى اسلامى به همه ابعاد زندگى فردى و اجتماعى
انسان در هر زمانى نظر دارند و نيازمندىهاى او را پاسخ مىگويند و با گذشت زمان
محتاج آن نيستند كه چيزى بر آنها افزوده شود (مجموعه
آثار، 3/ 190). تعاليم اسلام مجموعهاى است كامل از اعتقادات، اخلاقيّات
و احكام كه به گونه منسجم و به هم پيوسته به وسيله امين وحى در اختيار انسان قرار
گرفته است (آل عمران/ 7). اين نظريّه را نقل و عقل تأييد مىكنند (مائده/ 3؛ پلوراليسم دينى، 25- 9). آيين اسلام از يك
سو با وضع قوانين اجتماعى، راه سعادت جامعه انسانى را باز نموده است و از سوى
ديگر، با پاىفشارى بر فضائل اخلاقى، در پى كمال افراد انسانى است. بدين سان، مراد
از جامعيّت دين اسلام، توجّه آن به همه زوايا مادّى و معنوى زندگى انسان و بر
آوردن نيازهاى او است. هر آنچه انسان براى راه يافتن به سعادت دنيوى و اخروى نياز
دارد، در دين اسلام آمده است (عقائد الشّيعة الإماميّه، 563). نظريّه جامعانگارى دين اسلام بر آن است كه اين جامعيّت
برخاسته از دو مؤلفه است: اوّل، جامعيّت منابع آموزههاى اسلامى كه عبارت از قرآن
و روايات بزرگان معصوم (ع) است؛ دوم، جامعيّت آموزههاى دين اسلام.
دلايل
جامعيّت دين اسلام:
الف.
قرآن كريم:
قرآن
تصريح مىكند كه اين كتاب آسمانى به همه نيازهاى انسان پاسخ مىدهد (نمل/ 85) و
تعاليم اديان پيشين را تصديق مىكند و مردمى را كه ايمان مىآورند، راه مىنمايد
(يوسف/ 111). قرآن، دين اسلام را جهانى مىخواند (انبياء/ 107) و اين گواه است بر
جامعيّت آن؛ زيرا دينى جهانى است كه توان پاسخگويى به همه مردم جهان را داشته است
و اين امر تنها با جامعيّت ميسر