responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آينده جهان از ديدگاه اديان نویسنده : مظفری، آیت    جلد : 1  صفحه : 4
) و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرودست شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم‌] گردانيم و ايشان را وارث [زمين‌] كنيم. 4- قَالَ مُوسَى‌ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (اعراف: 128) موسى به قوم خود گفت از خدا يارى خواهيد و صبر كنيد كه زمين ملك خداست و به هر كس از بندگان خواهد واگذارد و حسن عاقبت و پيروزى مخصوص اهل تقوا است. [ 63 ] 5- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى‌ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً ي آينده جهان از ديدگاه اديان 67 دوم - سنت‌هاى مقيد: ..... ص : 66 َعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً (نور: 55) و خدا به كسانى از شما بندگان كه ايمان آرد و نيكوكار گردد وعده فرموده كه در زمين خلافت دهد، چنان كه امم صالح پيغمبران سلف جانشين پيشينيان خود شدند و علاوه بر خلافت، دين پسنديده آنان را بر همه اديان تمكين و تسلط عطا كند و به همه مؤمنان پس از خوف و انديشه از دشمنان ايمنى كامل دهد كه مرا به يگانگى بى هيچ شائبه شرك و ريا پرستش كنند. قرآن كريم در بيش از صد و بيست آيه به اين معنى اشاره كرده و اعلام مى‌كند كه طبق اراده الهى حكومت ستم و حاكميت شياطين به پايان خواهد رسيد و حتماً بندگان صالح خدا حكومت گيتى را از آن خود خواهند كرد، تا قوانين اسلام را به طور كامل و همه جانبه اجرا كنند و سعادت افراد بشر- حتى حيوانات و تمام موجودات زمين- تضمين و تأمين گردد و هدف نهايى از خلقت تحقق پذيرد. «1» آيات مذكور در سوره‌هاى بقره، آل عمران، نساء، اعراف، انفال، توبه، هود، يوسف، ابراهيم، حجر، نحل، اسراء، مريم، طه، انبياء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص، روم، سجده، سبأ، صافّات، ص، زمر، شورى، زخرف، دخان، جاثيه، محمد، فتح، ق، ذاريات، طور، قمر، رحمن، حديد، ممتحنه، صف، ملك، معارج، جن، مدثّر، تكوير، انشقاق، بروج، طارق، غاشيه، فجر، شمس، ليل، قدر، بيّنه و سوره عصر ذكر شده است. علامه سيد هاشم حسين حسينى بحرانى در كتاب «المحَجَّةُ فى مَا نَزَلَ فى القائِم الحُجَّة (ع)» آيات مذكور را با استفاده از روايات تفسير كرده است. «2» تعدادى از آيات يادشده را در بخش پيشين كتاب (تئوريها) ذكر كرديم، بنابراين از [ 64 ] تكرار آنها پرهيز مى‌كنيم. اين آيات تصديق كننده بشارت اديان پيشين الهى به مسيحا نفس جهانى است. بر اين اساس، آينده جهان متعلق به اسلام است كه در آخر الزمان تمام گيتى را فرا خواهد گرفت و در اين هيچ ترديدى راه ندارد زيرا: اولًا: باطل نابودشدنى است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ (انبياء: 21) بلكه حق را با شدت بر باطل افكنيم؛ پس حق، باطل را درهم مى‌شكند، آنگاه از ميان مى‌رود. إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً (اسراء: 81) به درستى كه باطل نابودشدنى است. ثانياً: خداوند نور خود را بر خلاف خواست كافران به اتمام خواهد رساند: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف: 8) مى‌خواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش سازند و خدا تمام كننده نور خويش است، هر چند كافران را خوش نيايد. ثالثاً: خداوند دين خود، دين حق يعنى اسلام را بر تمام اديان غلبه خواهد داد. وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ (توبه: 33 و صف: 9) و دين حق [اسلام‌] تا آن را بر همه اديان عالم تسلط دهد. بر اساس روايات متواتر و بشارت‌هاى پيامبر (ص) و معصومان (ع) اين امر عظيم به دست ولى الله الاعظم، حجة ابن الحسن العسكرى (عج) با يارى مستضعفان، مؤمنان صالح و متقيان «1» حتى اگر از عمر جهان يك روز نيز باقى نمانده باشد، تحقق خواهد يافت. رسول گرامى اسلام در حديثى كه شيعه و سنى بر آن توافق دارند فرمود: لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ الّا يَوْمٌ، لَبَعَثَ اللّهُ رَجُلًا مِنْ اهْلِ بَيْتى‌ يَمْلَاها عَدْلًا كَما مُلِئَتْ جوراً. [ 65 ] اگر باقى نماند از روزگار مگر يك روز، خدا حتماً مردى از اهل بيت مرا برمى‌انگيزد تا زمين را از عدل پُر كند، همچنان كه از ستم پر شده باشد. «1» ب: نظر به اجزاء تاريخ‌ از اين جهت، قرآن تحولات اجتماعى را تابع قوانين- در ادبيات قرآنى- سنت‌ها مى‌داند. نظرى اجمالى به قرآن كريم مى‌رساند كه اين كتاب آسمانى قوانين تكوينى و تشريعى مشترك براى همه جامعه‌ها قائل است. از بعضى آيات برمى‌آيد كه حكمت نقل داستان جامعه‌ها و اقوام پيشين اين است كه ديگران از اعمال و پيامدهاى كارهايشان درس بگيرند و عبرت اندوزند. روشن است كه درس گرفتن و عبرت‌آموزى تنها در صورتى ممكن است كه يك واقعه تاريخى منحصر به فرد و متعلق به جامعه خاص نباشد، بلكه بتواند در هر جامعه ديگرى نيز تكرار شود. «2» دو آيه زير كاملًا مؤيد اين مطلب است: 1- لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِاولِي الْأَلْبَابِ (يوسف: 111) به تحقيق در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. 2- إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَن يَخْشَى‌ (النازعات: 26) در آن [داستان موسى و فرعون‌] هر آينه براى هر كه بترسد عبرتى است. علاوه بر اين قرآن بين ظلم و نابودى اقوام (يونس: 13) بين تقوا و گشايش بركاتِ آسمان‌ها و زمين (اعراف: 96) بين «مقاومت در مقابل دعوت انبياء و حيله‌گرى» با بازگشت فريبكارى و حيله‌گرى به مقاومت كنندگان (فاطر: 41 به بعد) و مانند آنها، رابطه برقرار مى‌كند و در آيات مكررى (يوسف: 109؛ روم: 9؛ فاطر: 44؛ غافر: 82 و 21 و محمد: 10) با توجه به سنت‌هاى پيشين، دستور مى‌دهد كه در زمين سير كنيد تا با آنها آشنا شويد. [ 66 ] در سوره شعرا نيز سرگذشت هفت قوم (موسى، ابراهيم، نوح، عاد، ثمود، لوط و شعيب) را نقل مى‌كند و آن را نشانه (آيه‌اى) برمى‌شمرد. «1» كتاب و سنت مؤيد وجوه اشتراك تكوينى همه جامعه‌ها [با وجود اختلافات تكوينى جوامع با همديگر] و وجود قوانين جامعه‌شناختى، احكام اخلاقى، حقوقى، نظام ارزشى و فرهنگ مشترك براى آنهاست. «2» اين قوانين جامعه شناختى در مكتب اسلام «سنت‌هاى الهى در تدبير جوامع» نام دارند و آنها را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد: اول- سنت‌هاى مطلق: اين سنّت‌ها در همه جوامع و افراد در سه بخش جارى است: 1- سنت هدايت به دست انبياء 2- سنت آزمايش 3- سنت امداد الهى (اعم از اهل حق يا باطل، دنياطلبان يا آخرت‌طلبان). آيات 50 از سوره طه «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى‌»، 10 بلد، 47 يونس، 36 نحل و 24 فاطر، بيانگر سنت اول است. آيات 155 از سوره بقره «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ»، 214 بقره، 186 آل عمران، 28 انفال و مانند آن بيانگر سنت دوم است. آيات 20 سوره شورى «مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُوْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَصِيبٍ»، 18 تا 20 بنى‌اسرائيل، 15 و 16 هود سنّت نوع سوم را بيان مى‌كند. «3» دوم- سنت‌هاى مقيد: اين سنن را كه مشروط به اختيار مردم براى گزينش راه حق يا باطل است، مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد: نخست سنت‌هاى مربوط به اهل حق و دوم سنت‌هاى مربوط به اهل باطل. قوانين نخست، درباره كسانى است كه دعوت انبياء الهى را مى‌پذيرند و در راه حق‌ [ 67 ] گام برمى‌دارند. سنت‌هاى «زيادت نعمت‌هاى معنوى و اخروى»، «تحبيب و تزيين ايمان»، «افزونى نعمت‌هاى مادى و دنيوى» و سنت «پيروزى بر دشمنان» در شمار اين دسته‌اند. آيات قرآنى فراوانى بر اين نوع از سنت دلالت مى‌كند. «1» سنت‌هاى اهل باطل را مى‌توان تحت عنوان «زيادت ضلالت»، «تزيين اعمال»، «املاء و استدراج»، «امهال»، «شكست از دشمنان»، «ابتلاء به مصائب»، «تسلط مجرمان و مُترفان» و «استيصال» ذكر كرد. آياتى كه به صراحت از اين نوع سنت‌ها سخن مى‌گويد نيز بسيار است. «2» براى درك بهتر نظر اسلام درباره آينده جهان، علاوه بر آنچه گذشت، ضرورى است به ديدگاه آيات الهى درباره خلقت انسان و سير تحول سرنوشت بشر بر روى زمين توجه كنيم. بر اساس اين نظر براى بشر دو دوره اساسى وجود دارد: دوره بهشت و دوره زمين‌ عصر بهشت «3»، ابتداى خلقت انسان است كه آدم و حوا در آن قرار دارند، اين عصر، دوره رفاه، نعمت، خوشى و عصر حق بوده است. عصر زمين، پس از ترك اولى آدم و حوا بر اثر وسوسه شيطان و هبوط آنها به زمين آغاز مى‌شود و خود از سه مرحله زير تشكيل شده است: 1- مرحله هبوط و تشكيل امت واحده: پس از گناه آدم و حوا، آنان از بهشت رانده شده و به دنبال توبه‌شان در زمين ساكن شدند. اين هبوط يا سقوط در حالى بود كه: اولًا: برخى از آنان نسبت به برخى ديگر دشمن بودند؛ «بعضكم لبعضٍ عدوّ». (بقره: 36) ثانياً: دسته جمعى بود يعنى آد آينده جهان از ديدگاه اديان 72 امتيازهاى ديدگاه شيعه ..... ص : 71 م و حوا و شيطان همه به زمين هبوط كردند؛ «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعاً» (بقره: 38) ثالثاً: مدّت‌دار و موقت بود؛ «وَلَكُم فِى الارضِ مُستَقَرٌ وَمَتاعٌ الى حين» (بقره: 36) [ 68 ] رابعاً: هدايت الهى بر آنان نازل شد؛ «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره: 38) و به كسانى كه كفر بورزند هشدار داده شد كه در جهنم جاودانه خواهند بود (بقره: 39). خامساً: آنان به تشكيل امت واحده «1» پرداختند: «كانَ النّاسُ امّةً واحدةً» (بقره: 213) در اين مرحله خداوند انبياء خود را با كتاب الهى براى هدايت مردم فرستاد (بقره: 213). 2- مرحله اختلاف، درگيرى حق و باطل و تعاقب صلاح و فساد: اين مرحله از زمانى آغاز مى‌شود كه انسان‌ها به سركشى و طغيان در بين خود پرداختند؛ «بغياً بينهم» (بقره: 213). در چنين شرايطى انبياء و رسولان الهى به هدايت و داورى در اختلافات اقدام نمودند؛ «لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيَما اخْتَلَفُوا فِيهِ» (بقره: 213) و مؤمنان، هدايت يافته و به راه راست رهنمون شدند؛ «فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ» (بقره: 213). در همين دوره است كه از يك سو تضاد و درگيرى بين حق و باطل استمرار دارد و از سوى ديگر چرخه وحدت يا صلاح ف‌بغى و اختلاف يا فساد ف‌وحدت يا صلاح، استمرار مى‌يابد. در اين مرحله انسان‌ها و جوامع بشرى با توجه به سنت‌هاى مطلق و مقيد- كه قبلًا برشمرده شد- و اراده خود، دوره‌هاى متناوبى از تشكيل جامعه صالح و يا طاغوتى و فاسد را تجربه مى‌كنند و چرخه درگيرى حق و باطل يا تعاقب صلاح و فساد «تِلكَ الايّامَ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ»- (آل عمران: 140- 141) همچنان استمرار مى‌يابد. اين درگيرى‌ها، گاه به پيروزى موقت باطل، ايجاد حكومت‌طاغوتى، تحريف دين، جامعه دوقطبى مستضعف و مستكبر و ناامن مى‌انجامد «2» و گاه پيروزى موقت حق، حكومت صالحان مستضعف، بازگشت به دين ناب، از بين رفتن جامعه دوقطبى و برقرارى امنيت اجتماعى را شاهديم. «3» [ 69 ] با تشكيل دولت حق در هر مرحله، مردم در معرض انواع سنت‌هاى الهى نظير سنت هدايت، آزمايش، امداد و ابتلاء قرار داشته‌اند. در صورت سربلندى از امتحان الهى، حكومت مؤمنان صالح تداوم يافته است، امّا با شكست خوردن در آزمايش الهى و سهل‌انگارى در اجراى قوانين، طاغوتيان روى كار آمده‌اند. چون سنت‌هاى خداوند هرگز تغيير نمى‌يابد. «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا» (فاطر: 43). بر اين اساس جوامع گاه پيشرفت داشته‌اند و گاه زوال و انحطاط. با توجه به اختيار انسان‌ها و سنت‌هاى الهى اين پيشرفت و پسرفت تا پيروزى نهايى حق همچنان تداوم دارد. 3- مرحله آخر الزمان، پايان تاريخ و پيروزى نهايى حق: اين مرحله از زمانى آغاز مى‌شود كه با يك انقلاب انفسى، مردم به طور بنيادين خواستار نابودى باطل و تداوم حكومت حق گردند؛ «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى‌ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد: 11) و طالب آن شوند كه خداوند، از جانب خود ولى و نصيرى براى آنان بفرستد «... وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» (نساء: 75). در چنين شرايطى خداوند بر اساس سنت هدايت و با توجه به اينكه مردم در آزمايش الهى موفق شده‌اند، طبق سنت امداد به يارى آنان برخاسته، چون باطل نابود شدنى است، «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً» (اسراء: 81) دين حق يعنى اسلام را بر سراسر گيتى حاكم خواهد كرد؛ «وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» (توبه: 33 و صف: 9)

نام کتاب : آينده جهان از ديدگاه اديان نویسنده : مظفری، آیت    جلد : 1  صفحه : 4
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست