انتشار و گسترش آن دست زد، پيروان بيشترى برايش يافت و آن را در ميان هواداران كنونىاش محصور نساخت و گرنه شعلههايش فروكش خواهد كرد و به مرور زمان، به طاق نسيان، سپرده خواهد شد. پرفروغ بودن افكار بلند دينى، فلسفى و علمى، پس از هزاران سال كه از پيدايش آنان مىگذرد، مرهون تبليغ و سينه به سينه شدن و انتشار آنهاست؛ اگر امروز از انبياى گرانقدرى چون نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و خاتمالانبيا عليهم السلام ياد مىشود و نامهاى آشناى سقراط، افلاطون، فارابى، انيشتين و ... در محافل علمى بر سر زبانهاست به خاطر تبليغ فكرشان بوده است. از سوى ديگر، عقل و انديشه همانند پديدههاى ديگر هستى، روند بالندگى و تكامل را طى مىكند و پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكى و جوانى به اوج بلوغ و كمال مىرسد و هر خردمندى مىداند كه چنين روندى جز با تبادل نظر، تبليغ، نقد و نظر و برخورد انديشهها و در زمانهاى مديد، امكانپذير نخواهد بود. چنانكه هر دانشمند عاقلى بهصورت عينى در مىيابد كه آنچه از انديشههاى ناب و معارف علمى و الهى فراگرفته نبايد در ذهنش زندانى كند، بلكه بايد به نحوى به ديگران منتقل كند تا آنان نيز از سفره علم او بهرهمند گردند. 2- نوع دوستى هر مسلمانى براساس اعتقادات صحيح و اصولى خويش مىداند كه تنها راه نجات و سعادت بشر از ورطه فساد و تباهى، تديّن به اسلام راستين است و هركس جز بر اسلام گردن نهد، مسير دوزخ را طى خواهد كرد، علاوه بر اينكه هيچ آيينى جز اسلام، توانِ اداره زندگى انسان و برآوردن نيازهاى گوناگون جسمى و روحى او را نخواهد داشت و به همين دليل هم خداوند مىفرمايد: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْاسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ» «1» هر كس غير از اسلام، دينى اختيار كند، هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران است.